زنده ماندن یک ملت در گرو زنده ماندن میراث و فرهنگ غنی آنهاست

ساخت وبلاگ

علاقه به میراث فرهنگی در این دهه اخیر نسبت به دهه های گذشته با نوعی رویکرد، آگاهی تاریخی یا ذائقه فکری و فرهنگ خود  نه تنها در میان دانشوران، نخبگان، اهلالی تاریخ و باستان شناسی،هنر و تاترکه درهمه لایه های رشته ها و پس طولانی آن، ذوق، شعر، ادب و منادیان ایده‌ها و ارزش‌ها و آرمان‌های جدید، حتی در بین اذهان و اذواق و اقشار مختلف اجتماعی به طرز محسوس رسوخ کرده  و نشان داده است مردم به این باور رسیده اند که آثار و مآثرتاریخی مانند رشته و ریسمان،حلقه ارتباط دورانها بوده و با احساس خطر از تخریب آنها درک کرده اند که اگر در این حلقه‌های پیوند خللی ایجاد ‌شود چه توفانی از اغتشاش، آشوب و اختلال در طرح‌ها و برنامه‌های پژوهشی،چالش های هویتی پدید خواهد آمد و نسلهایی که از پی هم مرسند باچه مشکلات سنگینی دست و پنجه خواهند فشرد و چه خسارت بزرگی را متحمل شده و حسرت ناپایانی بهمراه خواهد داشت.فاجعه تخریب و از بین بردن آثارتاریخی را می توان در گفتار حقوقدانان دانست که نابودی میراث فرهنگی را شبه قتل عمد می دانند. زیرا آثار تاریخی مانند انسان تاریخ تولد،مکان تولد،هویت و ارزش بی انتهایی دارند. مانند انسان بی بدیلند. اگر از بین بروند جایگزینی برایشان نیست و این بیانگر اهمیت هراثر و بنایی تاریخی است.هر محوطه و اثر باستانی یا بنا و بافت تاریخی در نوع خود  بی‌بدیل، تکرارناپذیر، یکتا و ناجایگزین از تاریخ، فرهنگ، جامعه و جهان بشری ماست. میراثی که متعلق به همه ماست، همه کسانی که در زیر سقف آسمان میراثش با نام تخت جمشید و زیگورات چغازنبیل و میدان نقش جهان احساس فخر می کنند و هم به دلیل اعتبار و اهمیت جهانی و تکرار ناپذیری آنها، متعلق به همه ی جوامع بشری امروز و فردای این جهان هستی می باشد. این آثار به جای مانده از گذشته با هر شکل، شمایل، انواع و اطواری به این یا آن طریق رشته‌های اتصال و حلقه‌های پیوند و پیوستگی ما با پیشینه تاریخی و سابقه مدنی و معنوی مابشمار می روند. سوای حیث تاریخی و معرفتیشان که در دوره جدید سخت بر آن انگشت تاکید نهاده شده و در نظام دانایی و اندیشه تاریخی عالم جدید محوریت یافته است، توجه به وجه وجودیشان نیز حائز اهمیت بسیار است.اين كامها و ناكاميها ، نوآوريها و نوسازيها ، هنرجوئيها و دانش‌پذيريها ، با گذشت روزگار ميراثهائي در همة انحاء فعاليتهاي آدمي بکه راي ما برجاي ماند ه اند نگاهداشت آنها ضرورتی انکارناپذیراست. پيداست كه حفظ اثرهاي هنري موضوعي است از مقوله ديگر ، زيرا اينها نمايندگان جاندار از روانهاي روشني هستند كه عالم خاكي ما را رها كرده و به ملكوت جانها روي نهاده‌اند ، اينها خطوط روشن تاريخ ما ، و يادگار ذوقها و استعداها و زندگاني نياكان ما درگيرودار حياتند.حفظ آنها به مثابه محافظت گذشته و به منزله نمايشي از تجسم روح و ذوق ايراني در ادوار مختلف تاريخ ، حتي در تاريكترين روزهاي حيات ملي ماست ، روح و ذوقي كه در شدت و رخاء هيچگاه از خلق و ابداع بازننشست و چون پريروئي بود كه اگر در بر روي او بستند سر از روزن برآورد و از زيبائيهاي خود عالمي را خيره ساخت.از بین رفتن یا مفقود شدن یا خدشه‌دار شدن هریک از آثار و گم شدن این حلقه اتصال با گذشته وگذشتگان به معنای ایجاد انقطاع تاریخی و از بین بردن حافظه تاریخی یک قوم، ملت، تمدن، یک دوره تاریخی از یک سرزمین و کشور است اینها زنجیره ارتباطی با بخشی از تاریخ گذشته این سرزمین هستند که روز به به دلیل رو به ویرانی نهادن برای همیشه قطع می شوند، «زنده ماندن یک مملکت در گرو زنده ماندن میراث فرهنگی و هنرگ میراثداری آنها است و این حقیقتی است که کسی بهای از بین رفتن آن را نمی‌داند. با این همه باید اقرار کرد هنوز ازنقش حمایت توده مردمی در سطح وسیع  وتاثیر آگاهی آنها از ارزش های میراث فرهنگی در حفاظت وصیانت از آنهاغفلت بی شمارورزیده ایم.ضرورت توجه و اهمیت دادن به آثارتاریخی و میراث فرهنگی بصورت شایسته مدنظرقرارنگرفته است . آثارتاریخی پیشینه ی و هویت و شناسنامه،پیشینه و ریشه ی دیرینه است. هرگونه قصور و غفلت مردم ویا عدم توجه به آن ،ضایعات جبران ناپذیری برپیکرمیراث فرهنگی واردمی سازد. میراثی است که از نیاکان هنرآفرین به ما امانت رسیده لازم است آنطور که باید و شاید در حفاظت و صیانت این مواریث گرانبها همت گمارده شود.متاسفانه وضعیت حال میراث  کار اندیشیدن و نگارش کردن،قلم زدن و دردبیان کردن گفتن و نوشتن رادشوار کرده است دیواربزرگ میراث فرهنگی سترگ و بی مانند ایرانزمین درموجی از طلاطم و بی نشاطی فرورفته است ودراین ایام میراث عظیم درپس تلاش های فقیرانه ما و مدیران فرهنگی سیرقهقرایی می پیماید.در این برافتادگی و لنگ لنگان بودن میراث فرهنگی ،همه سهیم هستیم.چرا که اگر این آسمان ستیزترین وزمین گریز ترین شاخه حیات مورد حمایت  قرارمی گرفت جامعه به استقبال فاجعه سوگناک هویت سوزی،گام بر نمی داشت.امروزتلاش برای ساختن آینده ای روشن بر اساس هویت فرهنگی و ریشه دار نیازمند اتصال و پیوستگی میان اکنون و گذشته است.میراث فرهنگی رابطه تنگاتنگی با فرهنگ مردم دارد.حیات و دوام و بقاء و رقاء هر یک منوط و مشروط به بود و بودن دیگری است.ارتقاء سطح فرهنگ عامه مردم برای توجه به میراث می تواند ضمانت ماندگاری آنها را میسر سازد.زیرا این حقیقت اجتناب ناپذیر است که حفظ میراث فرهنگی ،فرهنگ می خواهد.تکیه برمیراث فرهنگی ،همان تکیه برارزش های والای انسانی وهویت فرهنگی ومجموعه داشته ها و کاشته های گذشتگان است.ريشه اقدامات دفاعي از ميراث فرهنگي مانند اقداماتي که براي ممنوعيت معاملات قاچاق و خلاف قانون،و حفاظت از تپه های باستانی و همه ی ریشه های تاریخی درسراسر این سرزمین باید تقویت گردد،مردم براي حفظ ميراث فرهنگي و طبيعي خود بايد گام به گام با مسولان و متولیان میراث همراه گردند، به خصوص در جاهايي که به واسطه غفلت، آداب و رسوم و سنن شفاهي در معرض خطر و نابودي تدريجي است و عمل به اين سنن کاملا در حال منسوخ شدن است.باید همه به تحسين و قدرداني از زيبايي مناظر تاریخی و میراث غنی،طبيعي، حيات نباتي و حيواني، اماکن باستاني، خانه ‏هاي قديمي، نقاشيها و مجسمه‏ هاي زيبا، موسيقي، فرهنگ و ادبيات عامه و نظاير آن بپردازند تا توجه مردم بدانها جلب گردد.پيدايش اين روحيه نتيجه طبيعي پيوند نزديک بين زيبايي، فرهنگ، محيط، هنر، طبيعت و ميراث به جامانده از گذشتگان است که بايد به تقويت آن پرداخت.

+ نوشته شده در  جمعه ۱۹ دی ۱۳۹۹ساعت 19:57  توسط وارنا  | 
گنجه و گنجینه...
ما را در سایت گنجه و گنجینه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : wishnaa بازدید : 270 تاريخ : شنبه 20 دی 1399 ساعت: 20:22