*این میراث فرهنگی دیگر پشمی در کلاه ندارد

ساخت وبلاگ

*این میراث پشمی در کلاه ندارد

درکشور ما سه واژه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، از جمله مفاهیمی هستند که عموما به جهت عدم اشتراکات سازمانی، با همه زشتی ها و بی سنخیتی ها در کنار یکدیگر قرار  گرفته اند و این در حالی است که درک درستی از هیچیک از مفاهیم اژه های بکارگرفته شده مشاهده نگردیده است.آنچه می نگاریم درد میراث بدون صنایع دستی و بازوی ناقص گردشگری آن است که هرکدام مقوله ای خاص درمقاله ای ویژه باید جست و جو شوند.اما میراث فرهنگی: به عنوان یک پدیده اجتماعی جنبه جبری و تحمیلی بر محیط اجتماعی و زندگی انسان‌ها دارد، به طوری که عده‌ای در تعریف آن ادعا می‌کنند نتیجه‌ این رفتار تعاملی را در یک نگاه میراث فرهنگی می‌گویند و یک بعد این تعریف زمان این تعامل است. به طوری که صد سال پیش میراث فرهنگی کشور پدید‌ه‌های بشری تا پایان دوره زندیه می‌دانستند، بعد این نظر اصلاح شد و آن چه تا پایان دوره قاجاریه بود به عنوان میراث فرهنگی قلمداد شد و سپس ادعا شد. که عمر بیش از 50 سال داشته باشد میراث فرهنگی است و الان نیز این نظر وجود دارد که برخی رفتارهایی که حتی در دوره جدید انجام می‌شود و به نوعی ریشه در رفتارهای تعاملی که در طول هزاران سال پیش شکل گرفته‌اند دارد و می‌تواند در حوزه میراث فرهنگی باشد. میراث: به طور کلی به هر چیزی که از پیشینیان به آیندگان آن ها برسد، گفته می شود.میراث-فرهنگ-میراث فرهنگی فرهنگ: به مجموعه دستاوردها، ارزش های معنوی و مادی جامعه بشری گفته می شود که در طول تاریخ به وجود آمده مثل  روابط  اجتماعی، هنر، فلسفه، اخلاق، علم، تکنیک و...اما میراث فرهنگی: به مفهوم جدید، حاصل روند تحول جامعه جدید، ارزش ها و نیازهای آن است، به عبارت دیگر به کلیه آثار باقی مانده از گذشته که دارای ارزش فرهنگی باشد نیز گفته می شود، هر اثر باستانی میراث فرهنگی محسوب می شود اما هر میراث فرهنگی جز آثار باستانی نیست.ميراث فرهنگی: به آثار مادي و معنوي به جامانده از گذشته گفته مي‌شود كه بر هويت فرهنگي يك جامعه انساني دلالت دارد و از آن جهت قابل توجه است كه در شناخت زندگي گذشتگان مفيد و مؤثر است و براي مطالعه جوامع، اقوام، و ملل گوناگون، و نيز بازشناسي آثار مادي تمدن‌ها و سير تشكيل و تكامل آنها سندي باارزش به‌شمار مي‌آيد. این ميراث فرهنگي يمدت های طولانی است که پشمی در کلاه ندارد.و واجد اهميت قرار نگرفته است. همه به این باوررسیده اند که موضوع میراث فرهنگی و گردشگری قابلیت درآمد زایی و رشد اقتصادی دارد، اما بدلیل عدم بسترآفرینی مناسب و بی توجهی به رشد فرهنگ عمومی، آنچه تا امروز شاهد بود ه ایم شعاری(جذب بیست میلیون و ...............)بیش نبوده است.وتخریب بیشتر آثار به دلیل ناآگاهی و در بلند مدت، ناهماهنگی جنبه های اقتصادی و فرهنگی این حوزه هم کاملا مشهودتر شده است.وقتی فرهنگ حفاظت از میراث ایرانی حتی در میان مسئولان به ظاهر فرهنگی رشد نکرده است؛ نمی توان انتظار داشت این فرهنگ در میان سیاسیون و دیگر ساکنان ایران زمین، به درجه بالایی از رشد برسد. بی آنکه به چنین جنبه ای از حفاظت توجه کنیم، میراث مان زودتر از آنچه به غارت قاچاقچیان رود یا به دست طبیعت نابود شود، به دست ناآگاه خودمان از دست خواهد رفت.

گنجه و گنجینه...
ما را در سایت گنجه و گنجینه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : wishnaa بازدید : 228 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 9:33