ازمیراث تا میراثبانی

ساخت وبلاگ

نگاهی به  حال و احوال میراث فرهنگی و میراثبانان

مجموعه ميراث فرهنگي هر کشور از اساسي ترين ارکان تحکيم هويت، ايجاد خلاقيت و خودباوري آنها است.ازاین جهت ملتها برای پاسداشت آنها تلاش مضاعف و برنامه ریزی های بلندمدتی دارند.ميراث فرهنگي اعم از مادي که شامل به آثار قابل ديدن و لمس کردن  مثل بناهاي تاريخي، اشياي موزه اي و ...از اين رو ابعاد مادي ميراث فرهنگي از ديرباز به سبب ماهيت و ويژگي هاي صوري خود شناخته شده بودند، ارزش هاي آن کم و بيش در هر دوره مورد تأکيد قرار گرفتند، تخريب آن محسوس و قابل ديدن بود و اهميت بازسازي، حفاظت و نگهداري آن پيوسته آشکار بوده است.وميراث فرهنگي معنوي که گنجينه زنده بشري به شمار مي رود و بازتاب مجموعه اي از فرآيندهاي ذهني است که در يک جامعه در دوره­ هاي گوناگون تاريخي شکل مي گيرد و با اصولي ثابت و قابل شناخت به خلاقيت هاي صوري و مادي منجر شده و پيوسته بازتابي از نيازها و نيز پاسخ به آن نياز را در خود داراست.هنجارها و قانونمندي­ هاي اين مجموعه پيوسته به گونه ­اي ناخودآگاه و روايي و سنتي از نسلي به نسل ديگر منتقل و آموخته شده و معيارهاي ارزشي آن­ها هميشه مورد احترام جمعي قرار مي­ گيرد. مانند: زبان: شامل گويش­ هاي رايج، گنجينه نام ها.دانش سنتي: شامل فناوري سنتي ( معماري سنتي، طب سنتي، نجوم سنتي و(...   اساطير: شامل باورداشت ها و اعتقادات تاريخ­ روايي، آيين­ ها و مراسم.  فولکلور: شامل: نمودهاي روايي (قصه ها و ادبيات روايي) نمودهاي موسيقايي )موسيقي سنتي، ترانه­ ها و آوازهاي سنتي) نمودهاي حرکتي (حرکات موزون، نمايش سنتي و ارزش­ هاي سنتي، اشکال گوناگون نمايش­ هاي آييني، بازي­ هاي سنتي) و نمودهاي مادي صنايع ­دستي(طرح ها و نمادهاي سنتي، نقاشي، کنده­ کاري، مجسمه­ سازي، سفال، موزاييک و کاشي، صنايع چوب، جواهرسازي، پوشاک، نساجي، فرش، سوزن­ کاري  و...

تا پيش از انقلاب مشروطيت، هيچ قانوني براي ميراث فرهنگي تدوين نشد وميراث فرهنگي در افکار عمومي  منزلتي نداشت.آشنايي ناصرالدين شاه در سفر به فرنگ با موزه­ ها و بناهاي تاريخي، تأثير بسياري بر او گذاشت. بعد از بازگشت از اولين سفر فرنگ در سال 1290 ق، دستور داد تا در ارگ سلطنتي موزه اي ايجاد کنند.اين موزه را بايد اولين موزه سلطنتي و دولتي دانست. اين موزه در مقايسه با موزه ­هاي اروپايي، جذابيتي براي او نداشت، دستور داد براي موزه جديد، عمارت قديمي سمت شمال باغ گلستان را خراب و به جاي آن مکاني مناسب براي موزه بسازند.بدين ترتيب تالار موزه، سرسرا، حوض خانه و ملحقات ديگر را ساختند.اين ساختمان در سال 1299 ق به نام تالار سلام يا تالار تاج گذاري به اتمام رسيد. در زمان مظفرالدين شاه، با بازگشت دانش آموختگان ايراني از فرنگ، در سال 1315 انجمن معارف براي گسترش آموزش و پرورش به شيوه جديد تأسيس شد. اين امر در گسترش فرهنگ تأثير بسزايي گذاشت و دانش‌آموزان ايراني با تاريخ سرزمين خود آشنا ودر دوره مشروطيت نام وزارت علوم به «وزارت معارف» تغيير يافت. در سال 1328ق مجلس شورا «قانون اداري وزارت معارف و اوقاف و صنايع مستظرفه» را تصويب شد.سال 1327 ق مرتضي قلي خان صنيع الدوله به رياست وزارت معارف و اوقاف منصوب شد.ايام رياست وي همزمان بود با کاوش هاي دومورگان فرانسوي در شوش بود. سال هاي 1295 و 1297 ش اداره عتقيقات يا باستان شناسي در ساختمان قديم اداره معارف در شمال مدرسه دارالفنون زير نظر ايرج ميرزا جلال الملک تأسيس شد و نام موزه ملي به خود گرفت. در اين موزه نمايشگاهي با 270قلم شيء به نمايش گذاشته شد. در زمان پهلوي اول بعد از خريد ساختمان هاي عمارت مسعوديه براي وزارت معارف در سال 1304، آثار موزه ي ملي به تالار آيينه عمارت مسعوديه انتقال داده شد. سال 1304 به همت تعدادي از رجال فرهنگي، انجمن آثار ملي شکل گرفت . بر اساس یکی ازمواد اساسنامه دولت وقت در 25 مهر 1306، آندره گدار فرانسوي را به عنوان مدير باستان شناسي در ايران استخدام وایشان در سال 1308 در ايران شروع به کار کردند. در 12 آبان 1309 قانون عتقيقات به تصويب مجلس رسيد. سال 1313 ش، نقشه بناي موزه ايران باستان توسط آندره گدار آماده و در نهايت موزه ايران باستان در سال 1316ش  افتتاح شد. سال 1343 وزارت فرهنگ و هنر تأسيس و مديريت هاي مختلفي در قلمرو ميراث فرهنگي همچون اداره کل موزه ها، مرکز باستان شناسي ايران، دفتر آثار تاريخي، اداره کل موزه هاي سنتي، موزه ايران باستان، اداره کل بناهاي تاريخي، سازمان حفاظت از آثار باستاني و... تشکيل شد. با پيروزي انقلاب ، وزارت فرهنگ و هنر منحل و وظايف اين وزارتخانه  به دو وزارت فرهنگ و آموزش عالي و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي واگذارشد.  تاريخ 10/11/1364 به موجب قانون، سازمان ميراث فرهنگي شکل گرفت وبراساس قانون، به وزارت فرهنگ و آموزش عالي سپرده شد. سال 1372 شوراي عالي اداري سازمان ميراث فرهنگي کشور از وزارت فرهنگ و آموزش عالي منفک و به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ملحق کرد.23 دي­ ماه سال 82 مجلس شوراي اسلامي، سازمان­ هاي ميراث فرهنگي کشور و ايرانگردي و جهانگردي از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي جدا وبا تمامی اختيارات زير نظر رييس جمهور قرارگرفت. با تصويب اين قانون وظايف حاکميتي سازمان ايرانگردي و جهانگردي به سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري منتقل و وظايف اجرايي و امور تصدي آن با همه امکانات، نيروي انساني، اموال و دارايي­ ها، تعهدات و اعتبارات در قالب يک شرکت دولتي با عنوان شرکت توسعه ايرانگردي و جهانگردي به سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري وابسته وبا تصويب شوراي عالي اداري در يکصد وسي امين جلسه مورخ 16/1/85 به بهانه تقويت و توسعه صنايع ­دستي کشور و ايجاد هماهنگي با سياست ­هاي توسعه صنعت گردشگري، سازمان صنايع ­دستي ايران با تمام وظايف، اختيارات، مسووليت­ هاي قانوني، دارايي­ ها، تعهدات، اعتبارات، امکانات و نيروي انساني از وزارت صنايع و معادن منتزع و در سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري ادغام و به «سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري» تغيير نام یافت.تاریخ و گذشتگان ازآنچه برسراین میراث آمده در آینده به خوبی یادنخواهند کرد شاید یکی از عمده دلایل این بی ثباتی ها درمیراث فرهنگی حضوراکثریت شخصیت های فاقد دانش باستان شناسی درارکان ریاستی بوده است. افرادی که سکانبان میراث  بودند اما هرگزباستان شناس نشدند. مهدي حجت .اکبر زرگر . سراج­الدين کازروني  سيد محمد بهشتي   حسين مرعشي · اسفنديار رحيم مشايي  حميدرضا بقايي   روح الله احمدزاده کرماني . ميرحسن موسوي  محمد شريف ملک­زاده  محمدعلي نجفي . مسعود سلطاني فر  وخانم زهرا احمدی پور

+ نوشته شده در  چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۶ساعت 11:49  توسط وارنا  | 
گنجه و گنجینه...
ما را در سایت گنجه و گنجینه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : wishnaa بازدید : 224 تاريخ : چهارشنبه 24 خرداد 1396 ساعت: 15:10