«کاشی ماندگار» گام بزرگی در راه پاسداشت هنرمندان کشور یا شعاری برای سرپوش نهادن بر کم کاری هاست؟

ساخت وبلاگ
باید اعتراف و اعتراض کرد که تا کنون تعریف جامع و کاملی از میراث فرهنگی نشده است.تعاریف ارائه شده کلی وبیان مصادیق فراوانی است که در هیچ یک از آنها توقع یک دوستدارمیراث فرهنگی و آشنا به آن برآورده نشده است تعاریفی که بی نیاز از بررسی بیشتر نبوده و به عقیده نگارنده این نبشتارنیاز به ارائه تعاریف کاملتری است.شاید از آنهایی که نخستین این پیش نویس رابا تعاریف میراث ارائه کرده اند هم سوال شود پاسخ قانع کننده ای دریافت نخواهیم کرد و باید اعتراف کرد آنها هم هیچگاه تعریف درست و کاملی از میراث فرهنگی ارائه نکرده اند.آیا میراث فرهنگی همه ی آنچه از گذشته و گذشتگان برای ما به ارث مانده می باشد؟آیا آثارباستانی همان remains   لاتینی هستند که مفهومی چون آنچه از میان تعدادی از اشخاص بازمانده،نجات یافته و یا باقی مانده و یک اثر مادی مانند عتیقه و یا غیر آن است یا بنا و شئی قدیمی که از زمان های گذشته مانده است؟یا از کلمه عربی تراث  و از کلمه و ریشه ارث ریشه می گیرد که باید به آن احترام گذاشت.در تعریف یونسکو و نهاد های بین الملل هم به مفهوم اصلی میراث نمی توان دست یافت.جامعه ای که هنوز پیام میراث فرهنگی خود را نگرفته و سالیان سال است که درکناتر ثبت آثارتاریخی درفهرست ملی و جهانی به جای تحت الحمایه قراردادن آثار،ناظر تخریب ها و سرقت ها و فروپاشی میراث فرهنگی خود است.چگونه می تواند به مفهوم واقعی میراث فرهنگی دست یابد؟درآنچه که میراث فرهنگی خوانده می شود بیش از شیئیت و قدمت،حمل یک پیام ضروری در آن ها احساس می شود آیا به درک این پیام ضروری نایل آمده ایم؟در تعریف میراث جایگاه عظیم تخت جمشید با یک سنجاق قفلی ریز چگونه دیده شده است؟

هردو اثر به یک اندازه نشان دهنده مقطعی از تاریخ ملی یا بین‌المللی با بار غنی فرهنگی و تاریخی هستند؟به یک اندازه متعلق یا در ارتباط با شخصیتهای برجسته تاریخ کشور و یا نشان گر گوشه‌ای از زندگی، فعالیت یا آثار آنان هستند؟آیا هرکدام از آثار به طورمساوی  در سطح ملی یا بین‌المللی شاخص یک مبدأ تاریخی یا نقطه عطف در تاریخ انسان یا دست ساخته‌های او و یا حرکتی تاریخی بشمارمی روند؟ یا اینکه در سطح ملی یا بین‌المللی بصورت مساوی حاوی اطلاعات جامعی از تاریخ و معارف انسانی، فرهنگ و تمدن بشری تاریخ علوم و فنون هنرها بوده و نقش تعیین کننده ایی را در این زمینه ایفا می کنند؟ هرکدام از این ها نزد عامه مردم و عرف به چه میزان مورد احترام یا توجه خاص می باشند؟ بیاییم خود را گول نزنیم.متولیان میراث فرهنگی به جای پرداختن به شعار ها و جذب گردشگر به ترمیم دانش باستان شناختی خود مبادرت کنند.بیش از سی هزار اثرتاریخی و محوطه های باستانی ثبت ملی شده و اندکی بیش از انگشتان دو دست و پا هم ثبت جهانی گردیده اند اما حال و روز هیچ یک از آثار ثبت شده مطلوب و امیدوار کننده نیست و علی رغم ثبت ملی و جهانی ،تلاشی برای حفاظت و معرفی آنها اقدام علمی و عملی انجام نگردیده است با این حال با رها کردن وظایف اصلی خود که حمایت از میراث فرهنگی این سرزمین است  تنها با نصب یک کاشی بر در خانه های هنرمندان می خواهد هنرمندان این سرزمین را ماندگارسازد. میراثی که در ماندگاری ماندگارترین میراث های بشری شکست خورده است آیا با اجرای این طرح می تواند به حمایت از این قشر هنرورز مبادرت کند ؟

این یک واقعیت است که  هنرمندان جزو سرمایه‌های فرهنگی کشور هستند و به‌جا آوردن جایگاه فرهنگی مفاخر، تکلیفی است بر دوش سازمان میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و ....نهاده شده و باید تلاش کرد که این مفاخرهنری از حافظه فرهنگی شهر هرگز  حذف نشوند.اما سوال این است وقتی تخت جمشید در فهرست میراث ملی و جهانی ثبت شد قرار شد که از تخریب و نابودی ر امان باشد اما آیا اینگونه شد؟بیستون؟ سیلک و چغازنبیل؟ شوش و پاسارگاد؟ و....

آیا هنرمندان با نصب تنها یک کاشی بردر خانه های شان،باید به حرف های شما امیدوار باشند؟

touraj rahbar Ganjeh.archaeologist

+ نوشته شده در  پنجشنبه ۸ تیر ۱۳۹۶ساعت 23:27  توسط وارنا  | 
گنجه و گنجینه...
ما را در سایت گنجه و گنجینه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : wishnaa بازدید : 260 تاريخ : يکشنبه 11 تير 1396 ساعت: 17:33