میراثی که هزاران زخم از دوست و دشمن بر تن خود دارد

ساخت وبلاگ

غارت میراث ایران داستان غم انگیزی است که صدها سال از درون و بیرون مرزها از خودی و بی خودی ها،از از یک تابعه ی ها تا دو تابعی ها ،از مسلمان تا نامسلمان،از دوست تا دشمن لطمات جبران ناپذیری به خود دیده است.لذا آثار و نفایس از ریز تا درشت،از سنگ تا طلا،راه به موزه های یهود و اقوام بی تبار بردند. ازستون حاوی قانون حمورابی که در اوایل سال 1901 توسط گروه اکتشافی ژاک د مورگان در شوش، خوزستان کشف شدو شوتروک ناهونته پادشاه بزرگ ایلام پس از فتح بابل و انقراض حکومت کاسی ها گنجینه های با ارزش آنجا را به شوش منتقل کرد که قانون حمورابی بخشی از این گنجینه بود.ستونی که  هم‌اکنون در موزه لوور، پاریس نگهداری می‌شود. ناصرالدین شاه که به نظر تیزهوش تر می آمد بردن هر گونه اثر قدیمی از سنگ و چوب باستانی را توسط اطرافیان مجاز شمرد مگر آنکه از طلا و نقره باشد!از دیدگاه وی طلا و نقره ارزش داشت نه سنگ نبشته حمورابی را که دُر یکتای شوش بود...(البته قانون حمورابی در زمان پادشاهی پسرش مظفرالدین شاه از ایران خارج شد.)فرانسویان با کمال میل این شرط ساده لوحانه را پذیرفتند. در سال 1299 مدرسه لوور پاریس تأسیس شده بود که با امضای این قرارداد در 1302ق شعبه مطالعات فرهنگ ایران آن نیز گشایش یافت و بسیاری از آثار باستانی ایران به این شعبه منتقل شد و دریایی از تمدن ایرانی در آن موج می زند و اکنون نیز غنی تر از موزه های ایرانی است.با این تخریب ها شاید سرزمین تاریخی ما حتی فرصت کاوش و تحقیق را از محققان و باستان شناسان ایرانی بگیرد.اگر به شوش می روید فکر می کنید دست کم ۱۰۰ سال دیر رسیده اید و اگر آنجا دیگر آن بهشت باستان شناسان نیست که گنجینه های خود را سخاوتمندانه تقدیم فرانسویان کرد و شکوه شوش را باید هزاران کیلومتر آن سو تر در موزه ی لوور مشاهده کرد. جایی که تالارهایش در پرتو خواب زدگی عصر قاجار مملو از آثار ایرانی است. فکر بردن گنجینه های شوش به پاریس حدود ۱۳۰ سال پیش به وسیله مارسل دیولافوا مطرح شد. اما امروزه هر تپه و تلی آثارهزاران زخم کلنگ و تیشه بر ریشه میراث این سرزمین در تن رنجور خود دارد.بیش از یکصد سال پیش همین کم توجهی ها و جهل به میراث فرهنگی بود که موجب شد تا مارسل مهندس راه آهن فرانسه در سال ۱۸۸۱ میلادی همراه همسرش مادام ژان دیولافوا به ایران آمد و (به بهانه مطالعه درباره تاثیر معماری شرق و غرب (غارت میراث سرزمین ما را رقم به غم زد. این دو هنگام گردش در خوزستان به وجود تپه های باستانی در شوش پی بردند و هنگام بازگشت به کشورشان از مدیر موزه های ملی فرانسه خواستند تا بودجه ای را برای کاوش این تپه ها در اختیار بگذارند. این خواسته پذیرفته و ۳۱ هزار فرانک به این خانواده پرداخت شد. آنها در سال ۱۸۸۴ برای دومین بار به ایران آمدند و با پادر میانی دکتر مسیحی به نام طولوزان، پزشک فرانسوی ناصر الدین شاه قاجار اجازه کاوش در شوش را به دست آوردند. طبق قرارداد قرار شد فلزاتی که کسب می شوند متعلق به دولت ایران باشد و سایر آثار نصف به نصف تقسیم شود.کاوشهای این دو نفر از ۱۸۸۴ تا ۱۸۸۶ میلادی طول کشید و در این مدت آثار کاخ های هخامنشی کشف شد. از جمله این آثار گاو سنگی بزرگی به وزن حدود ۱۲ تن متعلق به سر ستون یکی از کاخها بود. مادام ژان دیولافوا در خاطرات خود نوشته است از اینکه نمی توانست این توده ی عظیم سنگی را حمل کند و به فرانسه منتقل نماید به شدت عصبانی شد و با پتک به جان سر ستون افتاد. سر ستون مثل میوه ی رسیده از هم شکافت و بدین ترتیب امکان حمل قطعات کوچک به فرانسه فراهم شد!سرپرست کاوش های بعدی در شوش فردی به نام ژاک ژان ماری دمورگان (Jacques Jean Marie Demorgan)، زمین شناس، متخصص و مهندس معدن،باستان شناس ومحقق فرانسوی دوران ما قبل از تاریخ، که مسئولیت هیأت علمی اعزامی فرانسه در ایران را به مدت پانزده سال برعهده داشت.شوش مرکز استراتژیک هیأت اعزامی بود. دمورگان برای این که هیأت فرانسوی را از آسیب و ناملایمات محیط که دیولافوا را آزار داده بود حفظ کند، بر روی تپه ای مشرف به آرامگاه دانیال نبی(ع) قلعه بزرگی به سبک معماری قرون وسطایی (به نام شاتو) برای اسکان باستان شناسان و نگهداری موقت آثار بنا کرد که آسیب فراوانی به آثار تاریخی شوش زد، او در ساخت قلعه از آجرهای کتیبه دار بازمانده معابد و بناهای عیلامی و هخامنشی به عنوان مصالح ساختمانی استفاده کرد. می‌توان گفت وی بیشتر دغدغه به دست آوردن أشیا را داشته تا کاوش های علمی !دمورگان در بازگشت به فرانسه تعداد زیادی از أشیا مکشوفه را با خود به کشورش برد، که می توان به مواردی از آن ها اشاره کرد: از جمله مهم ترین وگران بها ترین این آثار، تندیس بزرگ و برنزی ناپیراسو ملکه عیلام، با 1800کیلوگرم وزن و بیش از 3هزار سال قدمت و همچنین منشور حمورابی( فرمانروای بابل) بزرگترین نشان تمدن میان رودان (بین النهرین)، را می‌توان نام برد.
طی مدت 32 سال کاوش فرانسویان در شوش هزاران اثر تاریخی دیگر این شهر به فرانسه منتقل شد. کم کم کشف و خروج این آثار اعتراض روشنفکران آن دوره را بر انگیخت و عاقبت در سال 1927 میلادی، امتیاز کاوش باستان شناسان فرانسوی توسط مجلس شورای ملی ایران لغو شد، این در حالی است که گنجینه شوش در عصر قاجار توسط فرانسویان مسیحی دزدیده شد، آثاری که موزه لوور وابسته به یهودیان فرانسوی بدون آنها درجه ای از اهمیت و اعتبار را نخواهد داشت.

+ نوشته شده در  جمعه ۲۷ مرداد ۱۳۹۶ساعت 22:43  توسط وارنا  | 
گنجه و گنجینه...
ما را در سایت گنجه و گنجینه دنبال می کنید

برچسب : میراثی,هزاران,زخم,دوست,دشمن,خود,دارد, نویسنده : wishnaa بازدید : 241 تاريخ : يکشنبه 29 مرداد 1396 ساعت: 4:23