باید اذعان کرد که شرایط حال امروز میراث فرهنگی ملتها امیدوارکننده نیست

ساخت وبلاگ

 ازسال 550 قیل از میلاد )(از زمانی که دخترکوچک نبونید سلطان بابل باستان به جمع آوری اشیای بدست آمده از زیر خاک هنگام ساخت کاخ پدرش اقدام کرد)کسی فکر نمی کرد که روزگاری بشر اینچنین مقهور میراث و آثار به جای مانده از نسل های خود باشد.اندیشه آدمی کوچکتر از آن بود که بفهمد سه هزار سال دیگر  همین تکه سفال و جام  های شکسته و قطعه استخوان جمجمه و مسکوکات و فلزات و بناها و..... هر کدام یک سند و هویت بخش خواهند بود.به آنها اعتبار و اعتذاذ بخشیده  ونور چشم ملتها خواهد بوداصلآ چرا اینقدر دور برویم. همین سده پیش، چه کسی تصور می‌کرد تاریخ آدمی اینچنین فرشی گسترده و رنگارنگ و پرنقش و نگار و پرمایه و غنی و تافته و بافته از تاریخ فرهنگ‌ها، سنت‌ها، سبک‌ها، نحوه‌های زندگی، نظام‌های اجتماعی، اعتقادی، ارزشی، تیره‌های نژادی، قومیت‌ها و قاره‌های عظیم مدنی و معنوی در سراسر گیتی و در جغرافیای بشری پهن کرده آنقدر عزیز خواهد شد که به صنعت و قطب سرمایه های جهانی مبدل می شوند؟میراث فرهنگی ابر(قدرت سرمایه ای ) سرمایه ای می شود که ملتهای بی هویت را به فکر غارت و چپاول وا خواهد داشت.؟موزه های دنیا سربازان غارت پیشه فرهنگی تربیت خواهند کرد تا به دل سرزمین  ملتهای با ریشه نفوذ کنند.برای بدست آوردن یک شئی می توانند آدم بکشند و سرزمین های آنها را به خاک و خون بکشند.؟ لیبی. مصر افغانستان.عراق.تونس.مراکش. تنها نمونه های کوچکی از خیانت های کشور های تجاوزشده ای  است که در کنار قتل عام ملتهایشان، میراث و هویت.اعتبار و ماهیت و سند افتخار تاریخی شان هم به غارت برده شدند.و برخی از کشورها هم به دلیل بی توجهی به داشته های تاریخی ، زمینه های سقوط  میراث فرهنگی خود را فراهم کردند.اگر ملتها از ابتدا می دانستند با تخریب هر بنا و سرقت اثری دراین حلقه‌های پیوند خللی ایجاد می‌شود و چه توفانی از اغتشاش، آشوب در پهنه تاریخ و باستان شناختی و هویت شناسی آنها پدید خواهد آمد ونسل های فراروی با چه مشکلات سنگینی دست و پنجه خواهند فشرد وآیندگان  چه خسارت بزرگی را متحمل می گردند شاید به جدیت به صیانت از آنها می پرداختند.! برای آن که اهمیت مسئله در روشنایی و باشفافیت بیشتر دیده شود و این ذهنیت در مخاطب به وجود نیاید که در اهمیت موضوع مورد مناقشه اغراقی در میان است و ترازوی اعتدال را وانهاده‌ایم باید بگویم هر محوطه و اثر باستانی یا بنا و بافت تاریخی در نوع خود یک محوطه، اثر، بنا، بافت و میراث بی‌بدیل، تکرارناپذیر، یکتا و ناجایگزین از تاریخ، فرهنگ، جامعه و جهان بشری ماست. میراثی که هم متعلق به سرزمینی است که در آن قرارگرفته هم به جامعه و جهان بشری ما. این آثار به جای مانده از گذشته با هر شکل، شمایل، انواع و اطواری به این یا آن طریق رشته‌های اتصال و حلقه‌های پیوند و پیوستگی ما با پیشینه تاریخی و سابقه مدنی و معنوی ماست. این آثار سوای حیث تاریخی ،توجه به وجه وجودیشان نیز حائز اهمیت بسیار است.جامعه‌ای که آگاهی تاریخی ندارد، جامعه‌ای که به اندیشه تاریخی بهایی نمی‌دهد دیر یا زودباچالش تاریخی مواجه خواهد شد ادامه حیات آدمی در جهان،  بدون تفکر تاریخی امکان‌پذیر نیست چرا بایداهرام مصر باستان همان جسد تفرعن که آینه میراث فرعونی است  باید در ساحل تذکر تاریخی در یادها و خاطره‌ها و حافظه‌ها برای نسل‌هایی که از پی می‌رسند، بماند تا در پرتو اندیشه و آگاهی تاریخی انسان خود را بیابد، بشناسد و بفهمد؟اما نباید تخت جمشید و شوش و....بماند؟جفایی که به مواریث مدنی میهن خویش روا داشته‌ایم و تخریب‌هایی که محوطه‌های باستانی کشور ما متحمل شده‌اند، در گذشته بی‌‌سابقه بوده است؛ ویرانی‌هایی که همه در نابودی و تاراج آن سهیم بوده‌اند. میراث فرهنگی، میراث ریشه‌های انسان‌بودن ماست. یک ملت و یک جامعه را با ریشه‌هایش موثق‌تر و مطمئن‌تر می‌توان شناخت زیرا با تنه‌ها و ساقه‌ها؛ همین‌طور از ریشه‌هایش آسان‌تر می‌توان افکند ایران از ممتازترین منطقه‌های فرهنگی تاریخ جهان است؛ کشوری که توانسته، از هویت قومی و طایفه‌ای و نژادی و ژن و سلول و مولکول فرابگذرد و به‌صورت یک هویت عظیم فرهنگی، مدنی و معنوی و ارزشی در سطح جامعه و تاریخ جهانی ظاهر شود. این وحدت معنوی و وفاق ملی و اتفاق فرهنگی و مدنی و معنوی ارس تا اروند، از اروند تا هیرمند، از هیرمند تا سرخس آشکارا می‌توانید در همه ابعاد حماسی و تاریخی- هنری، در اسطوره‌ها، در آیین‌های فتوت و پهلوانی آنها احساس بزرگی کنیم. باید اذعان کرد که شرایط حال امیدوارکننده نیست. اگر اینک احساس نگرانی می کنیم بخاطرسرزمینی است که با حجم سنگینی از میراث معنوی و مدنی هزاره‌ها، لذا صیانت از محوطه‌های باستانی، آثار و ابنیه تاریخی باید در خط مقدم همه تمدن ها قرار گیرد که متأسفانه چنین نیست. هر اثر باستانی‌ای مربوط به هرملیت و قوم و نژادی که نابود می‌شود، با هیچ چیز دیگر نمی‌توان آن را جایگزین کرد در حوزه میراث فرهنگی وقتی اثری، بنایی و محوطه‌ای از میان می رود دیگر به هیچ بهایی و با هیچ هزینه‌ای نمی‌توان جبرانش کرد.متاسفانه شرایط امروز میراث فرهنگی ملتها امیدوارکننده نیست.

+ نوشته شده در  دوشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۶ساعت 8:57&nbsp توسط وارنا  | 
گنجه و گنجینه...
ما را در سایت گنجه و گنجینه دنبال می کنید

برچسب : باید,اذعان,شرایط,امروز,میراث,فرهنگی,ملتها,امیدوارکننده,نیست, نویسنده : wishnaa بازدید : 259 تاريخ : سه شنبه 21 شهريور 1396 ساعت: 23:15