افزایش شاخص امید به زندگی با حفظ میراث فرهنگی وحراست از تاریخ و فرهنگ غنی کشورمان در جهت رشد و پویایی اقتصاد و تجارت بسیارموثراست.خصوصآ که مااز نسلی هستیم هزاران سال دردرون میراث زیست نموده وتاریخ درخشان برترین گواه برحضورمقتدرانه ی ما در عرصه حیات تمدن انسانی درعرصه جهانی است .با یک اندیشه تاریخی وممناز و میراثی بی همتا خود را به جهان معرفی کرده وحضورخود رادر سراسر تاریخ تثبیت کرد لیکن میراث چون بحرعظیمی می ماندکه با خشکاندن و تخریب به خشکی عظیمی می رسد و با خود تاراج هویت ملت ما را دارد . سرزمین ما که در میان حجم عظیم وبا حجم سنگینی از میراث معنوی و مدنی هزارهها، که بایستی با صیانت از محوطههای باستانی، آثار و ابنیه تاریخی در خط مقدم همه برنامهریزیهای توسعهای کشور قرار گیرد متأسفانه چنین نیست. بسیاری از محوطههای باستانی اش طی دهههای اخیر بهتاراج رفته و تخریب شدهاند و هر اثر باستانیای که نابود میشود،با آنکه وارث شگرف ترین ،دیرباز و کهن ترین تمدن درجهان هستیم خیچیک از ما از یک زاویه خاص و اثرگذار نسبت به آن برخوردار نیستیم.شانه های استوارتاریخ سرزمین ما با ازبین رفتن و تخریب و رو به ویرانی نهادن هرکدام خم شده و می شکند.نسل انسان برتری که از آغاز حیات خویش بر کره خاکی، با دخل و تصرف در طبیعت پیرامونش، آن را به تناسب نیازهای مادی و معنوی خود دگرگون ساخته است. «فرهنگ» و در پی آن «تمدن» فراورده این امر است.نسلهایی در طول تاریخ آمدهاند و رفتهاند و در این آمد و شد، از خود یادگارهایی بر جای گذاشتهاند و نامی بزرگ چو «میراث فرهنگی»ای که امروزه میشناسیم، به ما سپرده اند.این ها که هرکدام سخنگویان زندگانی گذشتههای دور ما هستنداز بین می روند.دلیلش این است که هیچ قدمی برای آشنایی مردم درحوزه میراث بطرز موثربرنداشته ایم.جامعه امروز ما بیشتراز هردوره ای نیازمند یک تحول درایمان داشتن به هویت نهفته درمیراث فرهنگی است.تحول در هرحال ایمان داشتن به هویت است.ایمان داشتن به هویت بدون حفظ آن ممکن نیست.وقتی ایمان به هویت نباشد در معرض توفان افکار ویرانگر قرار می گیریم؛مورد هجمه و هجوم بیگانگان واقع می شویم و آنچه را که امروز قدم به قدم و گام به گام و نفس به نفس از میراث و فرهنگ ما را از بین می برند در آن صورت همه را با هم و یکجا خواهند برد.متاسفانه درجامعه تاریخمدار و تاریخ ساز ًما نگرش اقتصادی و تلاش برای به دست آوردن ثروتهای بادآورده و گنج یابیهای بیرنج ما را در چالش عظیمی برای نگهداری از بناها و بافتهای تاریخی مواجه کرده است.اگر ما ایمان واقعی به هویت و اصالت خود نداشته باشیم، نمی توانیم در مقابل این امواج مقاومت کنیم.فقط کسی که به اهمیت این اسناد و آثار،گنجینه ها و دفینه ها،مدارک هویت بخش،نمادو نمود های بی مانند،سجل و شناسنامه،از جهات مختلف اعم از تاریخی، باستانشناختی، فکری، فرهنگی، علمی، پژوهشی، آموزشی و موارد مشابه دیگر آگاه است، میداند و میشناسد و میفهمد که حتی مفقود، معیوب و مصدوم شدن یک شئی کوچک،دیوارگلی،برگی از گزارشهای باستانشناختی، تصویر و عکس یا یک فیلم و نقشه از پژوهشهای میدانی چه معضلاتی را میتواند به دنبال آورد و چه گوهری از اطلاعات برای همیشه از کف میرود. فقط این ها می دانند که میراث فرهنگی ای که امروزه از آن سخن می گوییم چه بازتاب جهانی دارد آنها درک می کنند که اینها سخنگویان زندگانی گذشتههای دور انسان بوده و آنها از چگونگی حیات مادی و معنوی گذشتگان و نیاکان ما میگویند.این ها هرکدام به نوعی مهم ترین منبع و مرجع شناخت ما از گذشته هستند.غیراز این چه کسانی می دانند که وقتی در این حلقههای پیوند تاریخی خللی ایجاد شود چه توفانی از اغتشاش، آشوب و اختلال در طرحها و برنامههای پژوهشی پدید خواهد آمد.فقط این ها می توانند بفهمند و درک کنند که هر محوطه و اثر باستانی یا بنا و بافت تاریخی در نوع خود یک محوطه، اثر، بنا، بافت و میراث بیبدیل، تکرارناپذیر، یکتا و ناجایگزین از تاریخ، فرهنگ، جامعه و جهان بشری ماست. میراثی که هم متعلق به سرزمینی است که در آن قرارگرفته هم به جامعه و جهان بشری ما. این آثار به جای مانده از گذشته با هر شکل، شمایل، انواع و اطواری به این یا آن طریق رشتههای اتصال و حلقههای پیوند و پیوستگی ما با پیشینه تاریخی و سابقه مدنی و معنوی ماست. این آثار سوای حیث تاریخی و معرفتیشان که در دوره جدید سخت بر آن انگشت تاکید نهاده شده و در نظام دانایی و اندیشه تاریخی عالم جدید محوریت یافته است، توجه به وجه وجودیشان نیز حائز اهمیت بسیار است. آنها مصداقی از مصادیق بسط و تحقق وجودی و نحوه بودن انسان را در جهان در هر دورهای از حضور تاریخیشان در جهان چونان انسان به تماشا نهاده و بیان میکنند. معنای دیگر وجه وجودی درهم تنیدگیشان با سپهرها و مراتب متعالیتر وجود است که هستی انسانی ما نشئهای از همان مراتب متعالی است.آسمان میراث بسی تیره و تاراست هزاران آثارباستانی درحال نابودی و یا در معرض تاراج بوده که ما ناظران خوب این تاراج هنر و میراث و معماری ایرانی هستیم.
تصویر زیر یزد نیست بلکه سرقت هنر و میراث و معماری ایران در دبی را نشان می دهد
+ نوشته شده در دوشنبه ۸ آبان ۱۳۹۶ساعت 9:58  توسط وارنا |
گنجه و گنجینه...
ما را در سایت گنجه و گنجینه دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : wishnaa بازدید : 215 تاريخ : دوشنبه 8 آبان 1396 ساعت: 22:10