جامعه ای که به مرز میراث ستیزی رسید بیمار است

ساخت وبلاگ

در جامعه بیمار میل افراد به تخریب آثار تاریخی افزایش می یابد.

هربیماری در فرد علائم و نشانه هایی دارد در جامعه نیز بیماری فرهنگی  هرجامعه نشان و نشانه های خاص خود را دارد جامعه بیمار جامعه بی فرهنگ است.جامعه ای که می تواند بسازد اما نمی تواند نگه دارد هم بیمار است.جامعه ای که همه چیز داشته باشد اما قدر آن همه چیز های داشته را نداشته باشد هم بیمارتر. بیماری را در جامعه ای که مردمش دم از فرهنگ می زنند اما الفبای فرهنگ زندگی را نمی دانند جستجو کنید.در زندگی آپارتمان نشینی که هر روز صدای دعوای همسایه ها آزارتان می دهد.و بوق های مکرر که در خیابان ها می شنوید.برای گرفتن عکس و سلفی با وزن صد- دوسیت کیلویی-بالای نقش برجسته ها،ستون ها ،طاق ها و گنبدهای تاریخی می رود در حالی که بقیه با سکوت این عمل زشت را تائید می کنند..جامعه بیمار فرزندی را متولد شده که با شیشه و تیشه روی سطح پل ها،خانه ها،بناها و آثار تاریخی را می خراشد. جهل و بی‌توجهی، زدودن خاطره بانیان و پدیدآورندگان، دشمنی‌های نژادی و سیاسی، اختلافات مذهبی، خرافات، تخریب برای استفاده از مصالح، توسعه و عملیات عمرانی.وازبین بردن هویت ملی وتاریخی

 

مگر بیماری بدتر از این است که مسولان شهر بی شناخت از بافت تاریخی،بناهای مهم صفوی و قاجار و پهلوی را از بین می برند؟ بنیاد مسکنش به بهانه ساخت خانه هایی که تحمل زلزله 4 ریشتری را ندارد برای قتل و عام آنها می سازد تا آنها را قربانی کند؟ هیچ بیماری بدتر از این است که نابودگر نقش برجسته تنگ قندیل  بگوید من به گمان پنهان شدن گنجی درون نقش برجسته، آنرا با پتک نابود و منهدم کردم؟بدتر از آن،در جامعه بیمار، محوطه تخت جمشید میدان رالی مسابقات اتوموبیلرانی است. محوطه بیشاپور عمدآ به آتش کشیده می شود.در جامعه بیمار ادعا می شود بقعه ی تاریخی با قدمت هفتصد ساله را باید تخریب کرد  و آن را توسعه داد.وقتی دیدید مردم جامعه  دربرابر هزاران سرقت،تجاوز به مناطق تاریخی وتخریب آثار تاریخی و فرهنگی به عنوان رویه غیر علمی و غیرمنطقی اعتراضی ننمودند و هیچ بازتاب منفی در میان عموم شهروندان و فرهیختگان جامعه ندارد قسم می خورم که مردم آن جامعه مریض هستند. قلب تنه درخت تومندی را با حک کردن نام خود زخمی می کنند.نام خویش بر بناها می نویسند تا به باورشان جاودانه بمانند.وقتی مواد قانونی 558 قانون عتیقات و ماده 28 قانون تعزیرات اسلامی اثر خود را از دست داد مطمئن باشید جامعه به مرگ بی فرهنگی دچار شده است.جامعه مریض یعنی از سوی مردم آن، انواع رفتار های زشت به صورت فردی و از روی تفنن و یا با انگیزه‌های شخصی و در جهت خالی نمودن عقده های روانی انجام می‌گیرد  اما  تلاشی برای آموزش و بالا بردن فرهنگ‌ عمومی در راستای حذف این آسیب های اجتماعی و تبعات منفی آن صورت نمی گیرد .باندهای خریدار آثار تاریخی رشد قارچ گونه دارند.سارقان مصونیت اجتماعی پیدا می کنند.متلاشی گران آثارتاریخی موآخذه نمی شوند.دربازارهای آن اسناد تاریخی دست به دست به فروش می روند.آثار درون موزه ها هم از دست مردمش در امان نیستند.دراین جامعه میراث فرهنگی بار و سربار مردم است.

خانه محسنی دزفول

درجامعه بیمار مدیران بناهای تاریخی به دلیل ناتوانی در اداره کردن میراث فرهنگی کشورشان، مکان های جاذبه خیز و تاریخی اعم از خانه ها،کاروانسراها حمام ها و...را اجاره و کرایه می دهند تا  قهوه خانه و رستوران و مکان بزمی برپا شود.در این جامعه کاروانسراها اصطبل گاو و گوسفندان می شوند و انبار علف ها و یونجه ها،انبار کاغذ تجار و خانه ی بی خانمان ها،مکان عیش و نوش معتادها و پناهگاه  حیوانات. علامت جامعه بیمار به مزایده گذاشتن میراث فرهنگی مردمش است. جامعه ای که به مرز میراث ستیزی رسید ،دیگر بیمار است زیرا در این جامعه فتارهای ناهنجاربا عبور شتاب گونه از مرزهنجار، سریع رشد می کنند.آیا جامعه ما بیمار نیست؟

کراپ‌شده - یادگاری نویسی

(تورج رهبرگنجهarchaeologist)

گنجه و گنجینه...
ما را در سایت گنجه و گنجینه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : wishnaa بازدید : 230 تاريخ : چهارشنبه 6 دی 1396 ساعت: 19:50