امروزه در بین قبایل و اقوام مختلف می توان وحشتناک ترین،عجیب ترین،درد آور و دلهره آورترین مراسم هایی را دید که برای هیچیک از ما خوشآیند نبوده و نیست اما با همان سبک و شیوه کهن بصورت وحشتناکی مانند گذشته با مراسم و جشن های گوناگون برگزار می شوند.با نگاهی به آئین ها و جشن ها ....قبایل مختلف دنیا می توان دید که مردم هر سرزمین با گرامیداشت همان سنت ها و جشن و آئین های خشن به نوعی به گذشتگانشان احترام می گذارند.مثلآجشنواره تایپوسام یکی از جشنهای آیین هندوست که در آن افراد برای ادای احترام و نشان دادن هواخواهی خود نسبت به موروگان از خدایان آیین هندو بخشهای مختلف بدن خود را سوراخ میکنند.درمراسم تدفین مردگان در قبیله یانومامی آنها تلاش دارند با برگزاری این آئین نشان می خواهند از آرامش روح رفتگان خود مطمئن شوند. زمانی که یکی از افراد متعلق به این قبیله که در مرز میان برزیل و ونزوئلا زندگی میکنند میمیرد، جسد او سوزانده میشود و با مخلوط کردن پودر خاکستر استخوانهای آنان با بارهنگ سوپی آماده و خورده میشود. آنان معتقدند با خوردن این سوپ روح عزیز از دست رفتهاشان تا ابد در بدن آنان جاویدان خواهد ماند. یانومامیها معتقدند اجساد همه باید سوزانده شود چرا که از بین رفتن جسد به روش طبیعی بسیار وحشتناک است و از سویی دیگر روح مرده اگر به داخل بدن عزیران خود نرود آزرده خواهد شد. آنها همچنین معتقدند جسد مرده باید هرچه زودتر از بین برود؛ چراکه در غیر این صورت روح او بازمیگردد و پیوسته در نظر آنها ظاهر میشود.فامادیهانا نام یک جشن و رسم است که در اکثر مناطق روستایی و شهری ماداگاسکار برگزار میشود در این مراسم تشییع جنازه، افراد مردگان خود را از دورن تابوت بیرون میآورند و دوباره آنها را در پارچههایی نو میپیچند و با مردگان در اطراف قبر با پخش موزیک میرقصند .و...میراث معنوی بشر مجموعه آئین های زشت و زیبایی است که با گذشت هزاران سال هنوز در بین تبار آدمی باقی مانده است.در کنار آن میراث معنوی ارزشمند فراوانی وجود دارند که می توان درهرگوشه و کنار هر سرزمینی و بین قوم و قبیله ای دید.هرچند آن شمار میراثی که (معنوی) مغایر با حقوق بشر نباشند ثبت ملی و جهانی می گردند اما روزی بشر ناگزیر خواهد بود که ایم مراسم ها را بپذیرد.مگر میراث معنوی هرکشوری جز آئین و آداب،باوروعقاید و...است که درآن جامعه ازسایقه دیرینه برخورداراست؟در کشور ما درکنار هزاران میراث معنوی زیبا و ارزشمند،میراث زشت و نامبارکی به یادمان مانده از دوران کهن وجود دارد که به خون بس اشتهار دارد.خون بس مانند بسیاری از نماد های فرهنگی معنوی دریک یا چند گروه اجتماعی شکل گرفته ودرجامعه ما به عنوان یک الگوی نامناسب و غیر انسانی پایان پذیری خصومت ها و قصاص ها پذیرفته شده است و مانند آثارمعنوی دیگر وابسته به کسانی است که ازدل فرهنگ های مختلف قومی با سنتها و مهارتها و آئینها از نسلی به نسل دیگر و یا به سایر گروههای اجتماعی منتقل شده است.خون بس میراث ضد حقوق بشری علیه حقوق زن به حساب می آید.خون بس رسمی دیرینه در برخی نقاط کشور است که در صورت مرگ یک یا چند نفر در درگیری و نزاع میان دو گروه از عشایر یا طوایف و یا قبیله،ریشسفیدان آن دوبرای پایان دادن به اختلافها و جلوگیری از خونریزی بیشتر، دختری را به اجبار و ناخواسته از نزدیکان قاتل را به عقد یکی از نزدیکان مقتول در میآوردندرسمی که سالیان سال با حمایت های قبیله ای و عشیره ای در بسیاری از روستاهای این سرزمین حال اجراست.سالیان سال است که حقوق انسانها با این سنت ناپسند از بین می رود.هرچند تلاش روسای قبیله و عشیره که درو هم جمع می شوند تا درشورای عشیره ای به نزاع خونین بین مردم قبیله پایان دهند اما میراث معنوی بشر برگرفته از مجموعه باورها سنتها و آئین ها،زبان و پوشش و ... واز مفاخرهرسرزمین محسوب می شوند و در بحث خون بس-در اقدامی غیر انسانی (شرعی و حقوقی) دختران به زور و بدون رضایت قلبی، به عقد یک عضو خانواده مقتول در می آیند حال آنکه این دختران به هیچ عنوان راضی به چنین ازدواجی نیستند و تنها دختران قربانی این رسم ناپسند در بین اقوام بشمار می روند.اینها با اعمال فشار خانواده خود و با این استدلال که رضایت به چنین وصلتی مساوی با آزادی مقتول (یک عضو خانواده خود مثلا برادر یا پسر عمو یا ...) است ، به چنین ازدواجی اجباری پاسخ مثبت می دهند. بنابراین این خون بس اساساً با اصل آزادی اراده ها مغایرت آشکار دارد و ناقض حقوق دختری است که برخلاف اراده خود "مجبور" می شود به نکاح کسی دربیاید که نمی خواهد.خون بس میراث زشتی است که ریشه در مباحث حقوقی ضد بشری دارد.قربانی خون بس رشته و حلقه اتصال بین دو طایفه که به دلیل اختلافات قومی و...با هم درگیر شده و منجر به قتل شده است می باشد.قربانی خون بس موجب آتش بس کشت و کشتار قومی، و آشتی بین آنهاست.از آنجا که کنوانسیون ثبت میراث معنوی، متکی به حقوق بشر و میراثهای مورد افتخار بشر است و خون بس از مباحث ضد بشری بوده و قابل ثبت در فهرست میراث ملی نیست.انتظار می رود این واژه در فرهنگ میراث معنوی حذف شود تا دختران این سرزمین از حد اقل حق قانونی خود (ازدواج مورد دلخواه)برخوردار باشند.یادمان باشد میراث معنوی ریشه در تفکر وباورها ی درست ما دارند. رفتارها، نمادها و آئینهای درست و قابل ارزش گذاری که اجتماعات ما آنها را بخشی از میراث فرهنگی خود میشناسد. چه آن میراث مربوط به روستای همسایه باشد و چه شهری در آن سوی دنیا و یا میان مردمی که مهاجرت کرده و در منطقهای دیگر ساکن شدهاند، پذیرفته شده، همه اینها میراث فرهنگی ناملموس است: میراث ارزشمند و انسانی و مفاخری که از نسلی به نسل دیگر منتقل شده و به تناسب محیط متحول شدهاند و نقشی مهم دارند برای ماندگاری اش باید کوشید. میراث های خوب (اعم از مادی و معنوی)با فراهم آوردن پیوندی به گذشتهمان از طریق حال به سوی آینده، حسی از هویت و تداوم به ما بخشند. میراث های معنوی مورد پذیرش عموم برای آن است که انسجام اجتماعی را تقویت کنند و حسی از هویت و مسوولیت را برانگیزاند که سبب شود افراد خود را قسمتی از یک یا چند گروه اجتماعی و قسمتی از جامعه در کل بدانند نه اینکه موجب تضیع حقوق انسانی شود.تا زمانی که جامعه ما به آفت های مهلک میراث زشت خون بس آگاهی نیابد حذف آن در درون جامعه برای رسیدن بانوان قبایل به حقوق انسانی خویش کارساز نخواهد بود. آن دسته از میراث فرهنگی ناملموس عامل مهم در نگاهداشت هستند که ریشه در پاسداشت حقوق انسانی داشته باشند. درک میراث فرهنگی ناملموسِ اجتماعات متفاوت به گفتگوی میانفرهنگی یاری میرساند و احترام متقابل را به سایر روش های زندگی تشویق میکند.خون بس میراثی است که نمی توان با دو دیگاه مثبت و منفی به آن نگریست.زیرا صورت زشت و غیر انسانی آن تضیع حقوق دختران و حذف حق انتخاب همسربرای آنها است . خون بس یعنی گرفتن حق حیات و زندگی از دختران این سرزمین،در خون بس متاسفانه دختران نجیب و بی گناه قربانی می شوند.او قربانی می شود تا برادر و یا پدرش کشته نشود.او تقاص و قصاص کشته شدنی را میی دهد که پدر و یا برادرش در نزاع محلی انجام داده است.در ماجرای میراث باقی مانده (خون بس)خانواده یا طایفه قاتل تنها راه پایان درگیری و گذشتن از خون کشته شده(اش) را اردواج یکی از فرزندان خود با دختر طایفه قاتل می دانند.در این خانواده عروس آن از ارزش و حقوق انسانی مناسبی برخوردار نیست.اگر اظهار نظری کند مورد اهانت و طعنه همسرو خانواده اوقرار می گیرد
در خون بس"دختری که به ازدواج خانواده مقتول در می آید ، به عنوان "دیه" و ما به ازای مالی آن مطرح می شود یعنی بخشی از دیه به شمار می رود و معمولا در زبان های محلی به عنوان "زن یا عروس فُصلیه ای یا دیه ای" شناخته می شود. او در اصل خونبهایی ست که خانواده قاتل پرداخته اند. این نگاه مادی به دختر شایسته یک جامعه انسانی و اسلامی نیست. خون بس در اصل خیانت و جنایت علیه حقوق دختران این سرزمین است که باید از جامعه زدوده شود
+ نوشته شده در چهارشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۶ساعت 11:29  توسط وارنا |
گنجه و گنجینه...
ما را در سایت گنجه و گنجینه دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : wishnaa بازدید : 228 تاريخ : جمعه 6 بهمن 1396 ساعت: 3:07