تاریخ شفاهی باستان شناسی ایران=(قسمت اول=

ساخت وبلاگ

شرحی بر خاطرات و زندگی باستان شناس سرفراز ایران 

استاد دکترعلی اکبرسرفراز

قسمت نخست=  مردی از جنس آفتاب و باران

اهمیت زندگی و شرح خاطرات یک باستان شناس و پژوهشگری که قریب چهاردهه از عمرش را درمیان اتلال تاریخی و بیابان ها،محوطه ها و مکان های تاریخی با هیات های مختلف خارجی و ایرانی سپری نموده و در طول فعالیت های علمی و کاوش های باستان شناختی اش صدها تپه تاریخی را کاوش و ثبت ملی نموده و هزاران هزار شئی را زینت بخش موزه ملی ایران نموده است و علی رغم این همه تلاش های صادقانه ،بعد از نه دهه از عمر با برکتش درمیان بی توجهی مسولان میراث فرهنگی کشور خانه نشین شده است می تواند برای همه ما آموزنده و دلنشین باشد.اهمیت بیان خاطرات شفاهی از زبان بزرگان دین و ادب ،علم و تاریخ و هنر از شیوه های موثر تاریخنگاری و باستان نگاری درجهان بشمار می رود زیرا در ارتقاء و اعتلای فهم مورخان ودرک بیشتر محققان اعم از باستان شناسان و..از رویداد ها و رخدادهای گذشته و شناخت ماهیت چیستی و سرنوشت تاریخ نقش تعیین کننده و انکارناپذیری داشته است.

دکتر علی اکبر سرفراز استاد باستان <a href=شناسی دانشگاه تهران">

لذا پرس و جو و درخواست شرح حقیقت وقایع از آن همه رویدادها از این چهره های نامور می تواند حائز اهمیت و درخور توجه باشد. همین خاطرات ارزشمند و مستند در روزگار حیاتشان با اتکال به شواهد و مدارک بخش مهمی از اسناد و تاریخ مستند بشمار می روند.اهمیت روزافزون نقش تاریخ شفاهی باستان شناسی ایران برای نسلهایی که می کوشند تا سر افرازانه مانند دکترعلی اکبرسرفراز کاوش نمایند برکسی پوشیده نیست.بهره مندی نسل امروز از خاطرات،نوشته ها و حتی یاد داشت های باقی مانده از این شخصیت های فرهیخته و علمی بیشتر از این جهت است که این گفته های زنده در تاریخ نگاری و باستان نگاری و نیز تحلیل داده های تاریخی و علمی عمری به دیرینه گی تبار آدمی داردو ارزش علمی آنها کمتر از تحقیقات میدانی و نگارش دهها اثر ارزشمند نیست.خصوصآ زمانی که این خاطرات شفاهی با تصاویر و مدارک مستند و مستدلل همراه باشد می تواند مانند یک کارگاه آموزشی مورد توجه قرار گیرد.آموخته هایی که نسلی چهار-پنج دهه آموخته و اینک آن همه تجربه را به آسانی در اختیار ما قرار می دهند تا چراغ راه تحقیقات آینده برای همه ما باشد.باستان شناسی کشور با اینکه اندکی بیش از پنج دهه از آن می گذرد اما فراز و نشیب ها،مصائب و رنج ها،تلخ و شیرینی های فراوانی به خود دیده است.دانشی که محصول و مرهون ثمره تلاش های بی وقفه و جانفرسای کسانی مانند سرفراز ها دانست ،سرفرازهای فراوانی که اگرچه شهرت جهانی دارند اما در سرزمین خود نام نا آشنا زندگی کرده و سراغی از آنها گرفته نمی شود.آنها که برای باستان شناسی این سرزمین و کمال بخشیدن به آن مجاهده ها کردند وبرای صیانت از میراث فرهنگی این سرزمین از هیچ کوششی دریغ ننمودند. دانش امروز باستان شناسان ما از هگمتان و نوشیجان و.. مادی -تا فیروز تخت جمشید و برازجان هخامنش-از فیروز آباد ساسانی تا....-از طاق پرشکاف مدائن تا طاق بستان،از بیستون تا سروستان ،از مارلیک و لیلی جان تا رشی،مرهون سرفرازهاست که سرفراز مانده اند.سرفرازی که نیمی از عمرش را دربابانها گذراند صدها اثر تاریخی کشف و درفهرست میراث ملی ثبت کرد خطرها کرد .او که تپه شاه آباد را در روزگار ستمشاهی در فهرست میراث ملی ثبت کرد تا از تخریب و سرقت باز بماند.امروزه اگرچه گرد پیری بر سیمایش نشسته است اما باستان شناسی ایران هیچگاه نمی تواند چشم بر فعالیت های او ببندد.او که بسال 1306 درملایر به نیا آمد و پس از اخذ دیپلم از دانشسرای مقدماتی همدان با معلمی عشق خدمت به مردم را مشق خود نمود با اخذ مدرک کارشناسی باستان شناسی و ورود به اداره کل باستان شناسی وقت خیلی زود با دعوت یونسکو راهی امرکا-انگلستان و مکزیک شد و از دانشگاه نیویورک دانشنامه دکتری گرفت .سپس برای تکمیل اندوخته های علمی راهی آلمان و فرانسه و چین گردید و در خط مقدم خدمت به باستان شناسی ایران قرار گرفت و در تمامی کاوش ها و حفاری های هیات های امریکایی و ...از گیرشمن تا....حضور داشت .سال 1358 اولین مدیرکل باستان شناسی این سرزمین گردید.باستان شناسی که در دانشگاه های تهران و تربیت مدرس درکنار مسولیت گروه، باستان شناسانی را تربیت نمود که امروزه باستان شناسانی صاحب نام و ممتاز در ایران و جهان بشمار می روند.اگر چه نام سرفراز با باستان شناسی و هنر ساسانی خصوصآ بیشاپور گره خورده است،لیکن به همان میزان که پژوهشگر آثار ساسانی بود متخصص عهد هخامنش هم بود او که کاخ برازجان را کشف نمود و کتیبه خارک را جهانی ساخت.کتاب های ، راهنمای جزیره خارک و تخت سلیمان،ماد و هخامنشی،سکه های ایران،بخشی از کتاب شهرهای ایران استاد کیانی،راهنمای آثارباستانی بیشاپور،تاریخچه کاوش های بیشاپور،شهرتاریخی بیشاپور،چشمه عمارت بهشهر،نقش برجسته های ساسانی با دکتر سید رسول موسوی ،آناهیتا معبد عظیم بیشاپور و....را نوشت. نوشته هایی که محصول دهها سال تلاش و کوشش از دوران کارآموزی وی در موزه برکلین نیو یورک،گلستر نیو یورک، بوستون،موزه فاگ و کمبریج،موزه پبدی نیو هان،فلادلفیا و پنسلوانیا،بالتیمور و والتر،موزه واشنگتن و هنر شیکاگو،دیترویت و ویرجینیا،لوس آنجلس  و سن لوئیس،موزه هنری یانگ و دیترویت،میشیگان و کورینگ،مکزیکو سیتی و کشورهای مکزیک و آلمان،انگلیس و چین تا موزه ا و دشت های تاریخی ایران بود و همه آنها اینک بار نشسته اند ، سرفراز باستان شناسی ایران همچنان در گمنامی آن هم  در سرزمین خود،اما سرافرازانه  در خدمت باستان شناسی و باستان شناسان ایران است.او که کاشف عینک استخوانی بود بعد از چهل سال ثابت کرد که آنچه کشف کرده است عینک استخوانی است اینک از او استخوانی بیش نمانده است.

تورج رهبر گنجه

+ نوشته شده در  چهارشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۶ساعت 22:18&nbsp توسط وارنا  | 

گنجه و گنجینه...
ما را در سایت گنجه و گنجینه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : wishnaa بازدید : 262 تاريخ : جمعه 20 بهمن 1396 ساعت: 16:24