هر اثر هنري از نقاشي و پيكر سازي و معماري و ديگر آثار هنري در سير تاريخ يكبار و تنها يكبار پديد ميشود و هر يك از اين آثار بدست نابودي سپرده شود بههمان ميزان از زيبايي و لطف زندگي ما و آبرويمان نزد بيگانگان كاسته اماهر زمان كه از نقش و نگار هاي ملي ايران سخني باشد، ناگزير هزاران هزار شاهكار هنري كشور را به ياد مي آوريم: ازنقش صخره ها تا کوردخمه ها،نقش برجسته ها تا نقش های جان گرفته بر بناهای دینی و غیره برقاليها، كاشيكاريها، گچبريها ، پردههاي زري و قلمكار ….با اين يادآوري به كاسههاي گلي چند هزار سال پيش هم ميانديشيم كه براي چند نقش ساده در موزهها نگهداري ميشوند. ياد ميآوريم كساني كه در راه گردآوري و بررسي اين آثار عمري را به زحمت سپري كردند و سازمانهايي كه با دلبستگي كتابها و انتشارات و موزههايي را با اين نقش و نگارها آراستند راستي از چه روي انسانها شيفته اين آثارند؟ در نخستين پاسخ ميتوان گفت كه اين شاهكارها بهترين تجلي زندگي انسان است و بنياد اين شيفتگي در آن است كه همه اين آثار با انسان وبا آنچه كه بر او گذشت و آنچه كه در انديشه داشت پيوستگي دارد. پس اين شاهكارها سزاوار احترام و دلبستگي فراوان است. هنگامي كه به آنها ميپردازيم ، به خود و به زندگي خود پرداختهايم . اگر كاسه شكسته هزار سال پيش يا كهنه گليم نقشين فلان كوره ده يا زيور جامه يك آبادي يا نقش و نگار بر سنگ مزار يك انسان ببينيم، خودمان را ديدهايم و خودمان را شناختهايم خواهد شد با اینکه اين پيوستگي زندگي و هنر در خون ما است. میراث فرهنگی با همه شاخه ها و زیرشاخه هایش گنجینه ی بی مانندنسلهای گذشته ايراني است با نمونههاي ديگران بسنجيم بزودي زيبائي و برتري پديده هاي هنري ايراني برايمان روشن خواهد شد. خوب است هميشه اين نكته را بخاطر بسپاريم كه آنچه تازگي داشته باشد همواره بچشم انساني لااقل اگر همه زيبا نيايد بديع و گيرنده مينمايد ولي اگر اين پديدههاي ذوقي فاقد اصالت هنري باشند ديري نميپايد كه كهنه ميشوند و از نظر ميافتند. رمز بزرگي هنرها جاودان بودن آنهاست. هرچند براین باوریم آثار اصيل هرگز زيباي و لطف خود را از دست نمي دهند و گردش زمانه هر چه آنها را كهنه تر مي سازد بر لطف و زيبائي آنها ميافزايدامروزه مدارس ومساجد ايراني كه از زيباترين مظاهر ذوقي ملت ایران بشمارمی روند در معرض نابودي قرار گرفته و با كمال تأسف ميبينيم كه در گوشه و كنار به جاي مسجدهاي چهار ايواني گنبددار كه گلدستههاي خوش طرح و افراشته در دو طرف سر در ورودي آنها بر پا گشتهاند مسجدهائي ساخته ميشود كه كوچكترين ذوق هنري در آنها به كار نرفته و در آنها به جاي گنبد، تالارهاي معمولي و به جاي پنجره هاي مشبك طارمي آهنين سبك فرنگستان بكار رفته است. شايد ديگر زماني فرا رسيده باشد كه ملت كهن سال و باهنر ايراني بجاي آنكه بسوي مغرب زمين چشم بدوزد اطراف خود را نيك مشاهده كند و به خود آيد. با خود بگويد چرا شهر و خيابانها و خانه هاي ما به جاي آنكه به شيوه زيبا و دلپسند ايراني ساخته گردد بايد تقليدي نارسا از معماري فرنگي باشد .
گنجه و گنجینه...
ما را در سایت گنجه و گنجینه دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : wishnaa بازدید : 241 تاريخ : سه شنبه 23 بهمن 1397 ساعت: 18:26