چرا آغاز و پایان این میراث تخریب است؟

ساخت وبلاگ

تا زمانی که چراغ سبز آشتی بین مردم و میراث فرهنگی روشن نباشد آتش کینه ،تخریب و هویت سوز آثارباستانی ،سرقت اشیا و تعدی به حدود و محوطه های باستانی گسترش می یابد.

ذوق سرشار معماروهنرمندايراني دراثر تربیت و آموزش صحیح از دير باز در خلق باشکوه ترین  بناها با به كار بردن رنگهاي آبي كه انعكاس آسمان شفاف و درخشان اين سرزمين است تجلي نموده و بينش عرفاني او هيئت فلك دوار را به اين ساختمانها درغالب هنرهای ممتاز و برجسته به عاريت داده است. آنچه هر بيننده با ذوقي در اولين نگاه در مي‌يابد آنست كه در دشتهاي بيكران این سرزمین هزاران هزار آثار چشم نوازیکرده وبا الوان درخشان از زمانهاي كهن همه جا به صورت بناهاي مختلف در اين زمين پهنا و متجلي است سند نهايت هنر سنجي هم ميهنان ما و نمونه باريك بيني فوق العاده میراث ايراني در امور مربوط به زيبائي و هنر است. هيچ شكل و رنگ ديگري بجز همين هيئت مدور و آبي رنگ گنبدها نمي تواند با رنگهاي خوش رنگ خاك ايران آميزش وجزبا دستان هنرمندان و هنرآفرینان آن هماهنگي داشته باشد. هنر ايراني و ذوق لطيف آنها از هزاران سال پيش بي آنكه دانش نظري رنگ شناسي رهنمون شان باشد بهترين و شايسته ترين نوع رنگ آميزي را پايه گزاري كرده و در اين راه سرمشق همگنان گرديده است. شايد در اين باره آنان كه همه مسائل لطيف هنري و صنعتي را با چند فرمول ساده حل و فصل مي كنند و رابطه انسان را با زمين به مقياس رابطه حيوان با زندگي مورد بحث قرار مي‌دهند بگويند مصالح ساختماني ساده اي كه در ايران يافت مي‌شود و سهولتي كه بدست آوردن رنگ فيروزه اي در بر دارد خود بخود شكل و رنگ گنبد فيروزه‌اي را بوجود آورده است. گر به كار بردن كاشيهاي رنگين بر روي گنبدها فقط بمنظور نفوذ ناپذير ساختن آنها در مقابل باران بود ديگر چه لزومي داشت كه اين كاشي‌ها به نقشهاي دلپذير آراسته باشد و يا بكار بردن اين سفالهاي رنگين بر روي ديوار بناها چه اثري در استحكام آنها دارد.ذوقي كه هزاران سال  از ساختن و پديد كردن آثار هنري زيبا باز نايستاده و هنر ايراني را از جهت كميت در جهان هنر دررديف اول قرار دارد. اگر هزاران هزار آثار هنري ايراني را كه اكنون در سرزمين ما و يا در موزه‌هاي گوناگون جهان قرار دارد در نظر آوريم به اعتبار آنچه تاكنون از هنر ايراني بدست آمده مي‌توان يقين كرد كه هيچ قوم و ملتي به اندازه ايراني اثر هنري پديد نكرده است . از نظر گسترش و اشاعه در اقليمهاي وسيع نيز اين هنر تاكنون در جهان بي رقيب است ودر كمتر كشوري در جهان است كه هنر ايراني در يك جا و يا چند دوره حاكم بر تجليات هنري مردم آن نباشد .امروزه بعضي از مظاهر زيبا پرستي ايرانيان همه جا در جهان زبانزد است. هر جا آبي خوش رنگ ديده شود مي گويند آبي ايراني و هر گوشه باغ مصفا و دلنشيني يافت شود آن را به باغ ايراني تشبيه مي‌كند.هنگامی که هنر ايراني كم كم بدست فراموشي سپرده مي‌شوند جانگداز و غم انگيز می نمایند.حال شایسته است آنها را از سهل انگاري در نگاه داشت تجليات هنري خود بر‌حذر ‌داريم. درباره میراث هنر ،فرهنگ،خانه ها،قصور و کاروانسراها،حمام و آب انبارها،یخچاله ها و مدارس و مساجد و باغ های ايراني چه كتابها كه ننگاشته اند و چه تعريف و تمجيدها كه نكرده اند .هر مسافر خارجي كه به ايران زمين قدم گذاشته در اولين بار مسحور زيبايي میراث و هنر و معماری اين كشور گشته است. امروزه علاوه بر ساختن از حفاظت و نگاهبانی از این همه میراث مانده ایم.همه ی آثار و حتی باغهاي قديمي كم كم از بين مي‌روند و جاي خود را به عمارتهاي زشت و بد منظر سيماني مي‌دهند. در روزگار ما كه ساختن بناهاي چندطبقه با سيمان و آهن رايج گشته و زندگي در آپارتمان جاي سكونت در خانه‌هاي حياط‌دار را گرفته است اين دو مظهر ذوق ايراني يعني معماري و هنر باغ آرائي به شيوه ايراني جداً در معرض فراموشي قرار گرفته‌اند.به طور كلي آفتاب درخشان آسمان كشور ما با رنگهاي غم انگيز و خاكستر‌هاي تيره رنگ سازگاري ندارد بلكه هنگامي تعادل و تناسب رنگ آميزي بر قرار مي گردد اين آفتاب سطح هاي رنگي و بخشهاي الوان را روشن سازد. معماران ايراني نيز از زمانهاي بسيار كهن به اين راز پي برده بودند و در بناهائي كه برپا مي‌كردند از كاشيهاي الوان استفاده  مي‌نمودند. در گذشته بخش اعظم ديوارهاي بناي تخت جمشيد كه امروزه جز تعدادي ستونها و نقشهاي بر جسته سنگي ديگر از آن باقي نمانده با رنگهاي گوناگون مزين بوده است و در قسمتهاي گوناگون آن باغهاي مصفا و جويبارهاي زيبا وجود داشته كه امروزه اثري را آنها باقي نيست. ما هرگز معتقد نيستيم كه در ساختمان بناهاي خود بايد منحصراً از آجر و خشت و سنگ كه در گذشته به مصرف مي رسيده استفاده كنيم .كدام ملت است كه بتواند از تجربه هاي اقوام ديگر بي نياز بماند ولي آيا روي همين بناهاي آهنين و سيماني را نمي‌توان با چند كاشي خوش رنگ مزين نمود؟ آیا نمی توان سرعت شتابان تخریب آثار باستانی را کاست؟ آيا نمي‌توان در نقشه خانه‌هاي ييلاقي كه امروزه به فراواني در اطراف شهرهاي بزرگ ايران ساخته مي شود از طرح خانه‌هاي ايوان دار ايراني استفاده نمود؟ حتي امروزه طرح مسجد ايراني كه از زيباترين مظاهر ذوقي ملت ماست در معرض نابودي قرار گرفته و با كمال تأسف مي‌بينيم كه در گوشه و كنار بناهایی ساخته می شوند که با روح هنرایرانی درتضاد بوده وكوچكترين ذوق هنري در آنها به كار نرفته است متاسفانه شهر و خيابانها و خانه ها و حتی روستاهای گردشگر پسند ما به جاي آنكه به شيوه زيبا و دلپسند ايراني ساخته گردد تقليدي نارسا از معماري و یا شیوه زندگانی فرنگي شده است .چه كسي ميتواند منكر لطف و زيبائي فوق العاده حوضخانه‌هائي كه در ساختمانهاي ايراني گذشته  مرسوم است بشود؟ چقدر پنجره‌هاي كوچك اطاقهاي بالاخانه‌ها كه بر روي آن حوض خانه‌ها باز مي‌شود زيبا و دلنشين بودند اين سر پوشيده‌ها چه اندازه زندگي اهل يك خانه را درتابستان باصفا مي‌ساخت و يك فوارة كوچك كه در ميان حوض آن قرار گرفته چه اندازه اطاقهاي پنج‌دري را كه مشرف به آن است و يك در مركزي آن را با حوض خانه مربوط مي‌نمود. علل بيشمار و از جمله ميل شديد ايراني به پيشرفت و ترس از عقب ماندگي باعث شدند كه در اين دهه های اخير يك باره در كشور ما در شئون مختلف زندگي از آنچه در اروپا متداول است تقليد شودو در آنچه مربوط به ذوق و هنر و زيبا شناسي است بي شك ضررهاي فوق العاده سبب شد. چنانكه اگر امروزه اندكي ديگر سهل انگاري شود و يك باره همه رابطه‌هائي كه با هنر گذشته بوده است گسسته گردد شايد ديگر بآسا‌ني نتوان اين پيوند را استوار ساخت.اين پيوستگي زندگي و هنر در خون ما است. اگر اندكي كوشش كنيم و با چشمان باز آنچه را سنت هنري و صنعتي گذشته ايراني است با نمونه‌هاي ديگران بسنجيم بزودي زيبائي و برتري پديده هاي هنري ايراني برايمان روشن خواهد شد. رمز بزرگي هنرهای جاودان،هنرمندان جاودانه ی تاریخ هستند که روح هنررادرکالبد آب و کاه و خاک این سرزمین دمیدند.ازاین سبب این آثار اصيل هرگز زيباي و لطف خود را از دست نمي دهند و گردش زمانه هر چه آنها را كهنه تر سازد بر لطف و زيبائي آنها مي‌افزايد. هنرایرانی درهمه حال ودوران  بصورت پديده اي جاوداني به زندگي خود ادامه داده و به عصر ما رسيده است .به یقین كوشش‌هاي پر بهاي هریک از ما در نگاهداشت سنت ها،هنر و میراث و صنایع ،و.... باستاني بخشی از سهم بزرگ تک تک افراد در حفظ آثارتاریخی است اما وقتی چراغ سبز آشتی بین مردم و میراث فرهنگی شان روشن نباشد آتش کینه ،تخریب و هویت سوز آثارباستانی ،سرقت اشیا و تعدی به حدود و محوطه های باستانی گسترش می یابد و همه چیز را ویران می سازد. اگر مردم با میراث همراهی نکنند مرگ همراه دائمی میراث و فرهنگ  ما خواهد بود.علاوه بر توجه جدی مردم به آثارفرهنگی و باستانی باید برای ماندگاری میراث فرهنگی از دوران طفولیت نسلی را بپرورانیم تا میراث خود را  از نزدیک تجربه کنند از این طریق با تربیت نسلی آگاه برای فردا حسِ حبِ آثارو میراث فرهنگی در وجودشان نهادینه می  شود،نسل های جوان را با آنچه که در گذشته بوده است آشنا می کنند و باعث می شود تا آنان میراث فرهنگی و ارزش های دینی و تاریخی خود را بهتر بشناسند.این موثر و اثربخش ترین ودرعین حال  کم هزینه‌ترین راه مقابله با تخریب ناخواسته اشیاء و آثار فرهنگی و تاریخی در همه دوره ها است.علاقه مند ساختن مردم به آثار و مواریث تاریخی-فرهنگی-هنری  موجب می شود تا آثار باستانی کشور چه  در قالب بقاع متبرکه  ابنیه ها،و چه اتلال و کلیه اشیای باستانی  که شناسنامه،سند معتبر وهویت مردم ما را شکل می دهند  حفظ شده و ازگزند تخریب در امان بماند. امروزه اگرفردی با پتک نقش برجسته ای را از میان می شکافد تا شاید گنجی بیابد محوطه ای عظیم بیشاپور را به آتش می کشد تا عداوت خویش را به تاریخ این سرزمین نمایان سازد.برروی ستون و سنگهای تخت جمشید راه می رود درمسیر دشمن برای تحقیر تاریخ ایران گام برمی دارد. اگراینک در تولید ضعف داریم.در کتابخوانی مشکل داریم.بی مسولیت بارآمده ایم.به وقت نماز نمی خوانیم.روزه گرفتن برای مان سخت و جانفرسا شده است.ازکارکردن درهرشرایط پرهیز می کنیم.پرخاشگر شده ایم.به همسایه سلام نمی کنیم.با پدر و مادر درشتخویی می شود.دختران ما بلد نیستند غذای ساده درست کنند. چادر جایش را به پوشش های نامناسب داده وفرزندان ما از آداب و ادب اسلامی دور می شوند به سبک غربی پوشیده و حتی غذا خوردن آنها با فرهنگ ما فاصله گرفته است.در مجموع برخی بی تمایل به تلاش و مسولیت پذیری برای بدست آوردن خواست و خواسته هایشان بیزار از رعایت حقوق انسانها ودر یک کلام بی بند و بار شده اند که همه ازآثارتربیت ناصحیح و آموزش های غلط درجامعه است.به گواهی تاریخ ، بی توجهی به آثارومواریث کهن این سرزمین رنجنامه تلخی است که آغاز و پایان آن تخریب و غارت و ویرانی است.

گنجه و گنجینه...
ما را در سایت گنجه و گنجینه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : wishnaa بازدید : 249 تاريخ : سه شنبه 7 اسفند 1397 ساعت: 1:02