نگران داوری های آیندگان درباره عملکردمان نسبت به میراث فرهنگی باشیم.آثارتاریخی برای ما ابزار فخر شده اند.
همه جای ایران غنی و مملو از سنتها و باورها و مواریث مذهبی و تاریخی کهن از ایام دور و دراز است.ما در سرزمینی زندگی میکنیم که در زمینهی هنرها و سنتها و آیینها غنی است از این نظر شاید یکی از استثنائیترین سرزمینهای جهان است همهی اینها در حوزهی آثار تاریخی فرهنگی است امروزه اگرسوال شود که از میراث فرهنگی کشور چه می دانید به پاسخی مشابه دست می یابید و آن اینکه:ایران کشوری کهن و دارای سابقه درخشان است که در این تعریف ازسابقه درخشان آن چیزی نمی دانند.اگراز میراث و مفهوم حیاتی اش دانش و آگاهی کمی هم می داشتیم گرفتار این همه تخریب و ویرانی نمی شدیم.مگر یونان که به اندازه یک استان کشورماست وهراستان ما دوبرابر کل آن آثار و اشیا دارد چه کرده اند؟چرا یونانی ها میراث خود را شناختند و مصری هایی که درعهد هخامنش ها تحت مالکیت ایرانیان بودند به میراث خود آوازه جهانی دادند و ما هنوز از معنی میراث بازخود مانده ایم.آثار تاریخی ابزار فخرنیستند بلکه ابزار فهم و پند بشمار می روند.میراث،فرآورده هزاران سال تلاش است هراثر و شئی از خرد و کلان سخنگویان زندگانی گذشته های دور آدمی بشمار می روند.دراین تعریف کسی که به اهمیت این اسناد از جهات مختلف اعم از تاریخی، باستانشناختی، فکری، فرهنگی، علمی، پژوهشی، آموزشی و موارد مشابه دیگر آگاه است، میداند و میشناسد و میفهمد حتی مفقود، معیوب و مصدوم شدن یک برگ از گزارشهای باستانشناختی، یک عکس یا یک فیلم و نقشه از پژوهشهای میدانی چه معضلاتی را میتواند به دنبال آورد و چه گوهری از اطلاعات برای همیشه از کف میرود. این اسناد گنجینهای از اطلاعات قابل اعتماد، استفاده، ارجاع و منبع مهمی هم برای مطالعات هم برای پژوهشهای سپسترند که میتوانند به خدمت گرفته شوند. آنها وقتی آسیب میبینند یا معیوب، مسروق و مسدوم میشوند هم مواد و مصالح اطلاعاتی اولیه یا به اصطلاح دست اولی که در پیکربندی، پیافکندن، بنیاد نهادن، بازساختن معرفت و منظری باستانشناسانه درباره روندها و رخدادهای فرهنگی، انسانی، اجتماعی و حتی زیستمحیطی گذشته میتوانند پژوهشگر را یاری دهند با اختلالهای جدی مواجه میکند، هم آن که وقتی مفقود میشوند جبران و جایگزینی برایشان متصور نیستکشفها، وصفها و گزارشهای باستانشناختی بر شانه یکدیگر بنیاد نهاده شده و استوارند. چونان لایههای متأخر فرهنگی بر شانه لایههای متقدم از پی رسیده و قرار گرفتهاند. این اسناد و مدارک بیبدیل و این گنجینههای اطلاعات فرهنگی، باستانشناختی و علمی ناجایگزین، اعم از گزارشهای هیاتهای باستانشناختی و رشتهها و دانشهای مرتبط و نظایر آن، علی القاعده محصول مطالعات میدانی وسند حلقههای پیوند و رشتههای اتصال استوار میان سلسلهایی از نسلهای پژوهشگران هستند که آمدهاند و از پی رسیدهاند و در راهند و از سر خواهند رسید.اگر امروز سهم مردم یک جامعه از تخریب و بی علاقه گی به میراث مدنی و معنوی زیاد باشد ناشی از فهم اندک شان از تاریخ و ارزش آثار تاریخی است.ملاک سنجش فهم و میراثبانی درکشورها امروز براساس میزان سهم مردم درحفظ آثار - رشد علاقه مردم -و -مسولان به هویت تاریخی شان است. باید گفت بیتوجهی به میراث فرهنگی در سالهای اخیر به وضوح پررنگ شده است و این با فرهنگ ملت ما منافات دارد.
به میراثمان چنان عشقی بورزیم تا جهانیان باردیگر اقرارکنند وبگویند :
هیچ مردمی را عاشق تر،آگاه تر،مقدمتر از مردم و جامعه ایران درخط مقدم دانایی ، ترقی و پیشرفت نیافته اند.
گنجه و گنجینه...
ما را در سایت گنجه و گنجینه دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : wishnaa بازدید : 211 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 19:15