قضاوت هایمان در مورد تاریخ خودمان را هم باید به قضاوت بگذاریم.

ساخت وبلاگ

درست است که تخریب ها و تهدید های حوزه میراث فرهنگی برگشت ناپذیر و غیرقابل جبران هستند.آثار و مواریث مدنی و معنوی که میراث ما را شکل می دهند مانند انسان  تاریخ و شناسنامه دارند . اگر از بین بروند قابل  احیا نیستند.نمونه و جایگزین هم ندارند.بسیاری از آثار و بخش های وسیع از تاریخ ما از بین رفته و یا در هاله ای از ابهام قرار دارد اما آیا سرمنشآ این همه ویرانی ها و تخریب ها دولتها و حکام گذشته این سرزمین هستند و ما در این تخریب ها سهم و نقشی نداریم؟اگرچه با انتشار نخستین دست نویس ها و گزارش های جهانگردان از ایران،اقبال و توجه مردم دنیا خصوصآ گنج جویان و موزه داران و کلکسیونرداران دنیا به این سرزمین دوخته شد و به دلیل غنای تاریخی و دفینه های فراوان مورد طمع و دست درازی بیگانگان و عوامل داخلی آنها واقع شداز سوی دیگر درطول تاریخ و به تکرار ایرانزمین مورد تهاجم وحملات اقوام بی شمار قرار گرفته و بالطبع بسیاری از اسناد و مدارک مکتوب که نشان از توانمندی ها و هنرآفرینی نیاکان ما بوده به سرقت رفته و یا برای محو هویت تاریخی مان،از سوی دشمنان در آتش غضب سوخته و یا با بازنویسی آن به زبان خود آن را از این ملت ربوده اند.بی گمان اگر همان مدارک امروز در دست ما بود شناخت و درک بیشتری از اوضاع تاریخ و میراث گرانسنگ خویش می داشتیم.با انهدام اسناد و مدارک تاریخی که یونانی ها به هنگام حمله به ایران از خود به جای گذاشتند هنوز اطلاعات زیادی در مورد هخامنشی مفقود هستند. برای باور مرگ کوروش  باید به کدام نوشته و استناد تکیه کرد؟تعداد سربازان دوره هخامنشی در جنگ با یونان را (میلیونها سرباز ایرانی-تنها چندصد سرباز یونانی-آنهم پیروزی یونانی ها را)چگونه باور کنیم؟چرا کوشش ها و تاریخ کاوی های ما نمی تواند پرده های این تاریک تاریخ مفقوده را کنار بزند؟قضاوت هایمان در مورد تاریخ خودمان را هم باید به قضاوت بگذاریم.یکی  تاریخ و شکوه امپراطوری هخامنشی را زیر سوال می برد وتاریخ دوره هخامنشی را به سخره می گیرد.یکی  برخی شاهان ساسانی را جلاد و دجال پنداشته  و به بی عدالتی متهم می کند. صفویه ستیزان،صفویان را مستبد  دانسته وقاجارگریزان،این دولت  را بی کفایت خوانده اند.اما همین جماعت چه شناخت و درکی از تاریخ و اوضاع ایران در دوره صفوی و قاجار دارند؟آیا تمام عملکرد دولت های صفویه و قاجار را بررسی کرده و در کف ترازوی انصاف و قضاوت گذاشته اند؟آیا  صفویان در یکپارچه کردن ایرانیان ،حمایت از دانشمندان،گسترش هنر ومعماری اسلامی،هنر خط و کتابت،توسعه مساجد و مدارس دینی،قریب 1000کاروانسرا و سایر علوم ،دانش و فنون گام برنداشته اند؟توسعه و رسمیت دین اسلام و  تعریف هویت اصیل ایرانی دردوره صفویه شکل گرفت.سندی دردفتر وزارت خارجه ایران است که فرمان نصب فرماندار گروزنی مرکز چچن به امضای شاه عباس را نشان می دهدیعنی حد شمالی ایران مرکز چچن و حد جنوبی  دو طرف خلیج فارس حد شرقی قند ها و کابل و حد شمال شرقی ماوراء النهر بوده است.آنان که تاریخ می خوانند با این احتساب می دانند که این ایران یکپارچه دیروز در آغاز سلسله قاجاریه دو میلیون و ششصد هزار کیلومتر مربع بوده و امروز به اندکی بیش از یک میلیون ششصد هزار کیلومتر مربع رسیده است. نباید فراموش کرد ایران به مفهوم واقعی دردوره صفویه خود را یافت .همه ی دولتها قابل نقد و احترام و هویتشان لازم الحفظ می باشد. عملکرد دولتها و حکومتها را تاریخ با انصاف به نقد خواهد نشست.از آدم‌های عامی تا پژوهشگران تاریخ، هر کس که سخن از قاجاریه به زبان می‌آورد، نقدها بر عملکرد این دودمان دارد.دوره قاجار را هر کسی با یک اتفاق یا ویژگی به یاد می آورد؛ برخی آن را با عهدنامه هایی که باعث جدا و تکه تکه شدن ایران شد به یاد می آورند. باعهد نامه هایی که میراث و هویت این سرزمین را به تاراج داد و به امر کبیر کشی ها و عیاشی های سلاطین آن  می شناسند. امروز که دوره قاجار در جامعه ما بیشتر با قراردادهای ننگین و بخش هایی که از ایران جدا شد به یاد آورده می شود. آیا این تصویر تمام واقعیتی است که از این دوره باقی مانده یا نکات مثبتی نمی توان  از این دوره یافت؟بیاییم شناخت و آگاهی های ارزشمندی از دولتها و حکومتها داشته باشیم. ورود ایران به صحنه بین المللی و اساسا شکل گیری پدیده ای به نام روابط بین الملل در این دوره معاصر با حکومت قاجارهاست. پیش از قاجارها هم رفت و آمد میان کشورها بود؛ حتی بحث همکاری های سیاسی ایران و اروپا علیه عثمانی وجود داشت اما اصولا روابط بین الملل در این دوره شکل عمومی گرفت.قاجاری که در دوران فقر برایران حکومت کرد اما تولید آثار هنری در این دوره  شگفتآور است.جماعتی که در دوره فقر ایران بر این کشور حکومت کردند. پول زیادی در بساطشان نبود. ابریشم گیلان بخش وسیع منبع درآمد دولت بود که همواره در آتش اختلاف روس و انگلیس گرفتار بود. نه نفت و گاز، نه کشاورزی و نه درآمدی که بتواند بنیه اقتصاد ایران را تقویت کند. در حد دور زدن و اداره اقتصادی داخلی پولی در بساط داشتند، با این حال کارهای مفید زیادی هم انجام شده است.بیاییم با همین بضاعت کم دولتهای دیروز عملکردشان را بسنجیم.در دولت قاجار ضمن بررسی عملکرد خائنی مانند ضل السلطان که ده ها قصر و بنای ارزشمند باقی مانده از دوره های قبل به ویژه صفوی را از بین برد از ساخت صد ها مدارس،مساجد،کاخ و کاروانسراها و....یاد کنیم.همین مدارس تهران و بسیاری از مدارس اصفهان که از دوره قاجاری است.از میان هزاران بنا نمونه هایی مانند مسجد و مدرسه «سپهسالار» (مطهری فعلی) مدرسه «چهارباغ» و صد ها اثر تاریخی در نقاط مختلف ایران در کنارر کاخ گلستان که سرمایه های بزرگی برای این سرزمین هستند می توان اشاره داشت.نباید نگرش ما به دولتها سطحی وعوامفریبانه باشد.باید تاریخ و حاکمان تاریخ را منصفانه نقد و یا محاکمه کنیم. قضاوت کردن در مورد دولتها و حاکمان حق همه ملتها است.عملکرد هیچ ملت و دولتی در تاریخ بی نقد نخواهد ماند و قصد ما هم دفاع از عملکرد هیچ دولتی در تاریخ و وضعیت خاص میراث فرهنگی نیست، لیکن اگر وضعیت قرارداد های منفور و خانمان برانداز قاجار را با دولت  فرانسه زیر سوال می بریم باید شرایط سخت  اوضاع سیاسی،اجتماعی  و....دوران قاجار،بی خبری و جهل مردم به سیاست و اوضاع اجتماعی، عدم حمایت مردم از میراث فرهنگی ، عدم درک درست از هویت آنان را هم مد نظر داشت(توضیح= این گفتار به معنی تائید عملکرد قاجار ها نیست)اما لازم است که گفته شود مردم در دوران قاجار چیزی به عنوان حق دفاع از میراث فرهنگی نمی دانستند .به مفهوم قرارداد ها آگاهی نداشتند.با اینکه پیش از قاجار  همین مردم حق مالکیت های گنج ها و دفینه ها را داشتند.اما هرج و مرج های قبل از دولت قاجار مردم را از میراث و هویتشان باز داشته بود.گذشت ایام مردم را به تاریخ و هویت تاریخی- دینی شان علاقمند ساخت.اگر آنها در انعقاد قرارداد ها نقشی نداشتند اما همین مردم دولت قاجار را مکلف کردند که دولت فرانسه به هنگام کاوش در ایران؛حرمت امام زاده ها و مکان های مقدس دینی را نگهدارد و از کاوش در آن ها دور بماند.دولت قاجار حتی کاوشگران فرانسوی را مجاب کرده بود که هربار درسال زائران شوش دانیال که برای زیارت می آیند آنها در جلوی چشم مردم نباشند و باید منطقه را ترک نمایند.اعتراضات مردم شوش و منطقه به کاوشگران فرانسوی و بیگانه در صفحات تاریخ باستان شناختی ایران ضبط شده است.مردم به اهمیت آثارتاریخی و گنجینه های باستانی که فرانسوی ها از خاک ایران یافتند آگاهی یافتند و مخالفت آنان در کنار روحانیون ،و ملا های محل،اندک اندک خود را نمایان ساخت .مردم روز به روز به میراث تاریخی از خود حساسیت بیشتری نشان می دادند ،اوضاع به گونه ای شد که فرانسوی ها برای خروج اشیای تاریخی یافت شده در مناطق شوش نیازمند چند جعبه به بزرگی به شباهت با تابوت بودند اما هیچ نجاری حاضر به ساخت آنها برای فرانسوی ها نشد.خود آگاهی های تاریخی  در اذهان مردم ریشه در تاریخ ایران کم کم در طول و بازه زمانی تاریخ خود را نشان داد.خود آگاهی هایی که سبب گردیده است این مردم امروزه در خط فهم ، دانایی و آگاهی ها قرار گیرند

رهبرگنجه.تورج

گنجه و گنجینه...
ما را در سایت گنجه و گنجینه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : wishnaa بازدید : 211 تاريخ : دوشنبه 18 آذر 1398 ساعت: 21:52