كاشی قاقاز مغازه ای یا رنگین كمانی در قاب گنجه وگنجینه

ساخت وبلاگ

در میان هنر های دستی و صنایه ذوق برانگیز ایرانیان،سفال سازی و به ویژه سفالینه با لعاب زرین فام از منزل ممتازی برخوردار بوده است.این شیوه سفال با لعاب زرین فام ازجمله هنرهای ممتازسفالگری به ویژه دردوره اسلامی است که درپژوهش ها وتحقیقات از اهمیت بسیاری برخورداربوده و به دلیل ظرافت و تخصص ممتاز خود در طول بین هنرمندان به نوعی انحصاری بوده و در اختیار تعداد اندکی از هنرمندان قرار داشته است.پیچیدگی،ظرافت و دقت این هنر سبب گردیده است که این هنر برای بسیاری از ملتها به هنری دست نیافتنی باشد.این نوع سفالگری، از میان تمام شیوه های تزیین سفال، به دلیل درخشش و انعکاس رنگین کمانی اش بسیار مورد توجه و تحسین بوده است. زرین فام معادل لوستر و نوعی تزیین رو لعابی است که برای ایجاد جلای فلزی خاصی در سطح قطعات لعابدار استفاده می شود. سفالگران ایرانی در قرن های هفتم وهشتم هجری این نوع رورنگی ها را لیقه می نامیدند. ایرانیان در دوره اسلامی این هنر را به شایستگی به منزلت کمال رساندند.از انواع کاشی‌های تزیینی در بناهای بعد از اسلام، کاشی‌های طلایی یا زرین‌فام را می‌توان نام برد که در اندازه‌هایی متفاوت و به شکل‌های ستاره‌ی هشت پر، شش‌پر، صلیبی،چهارگوشه و هشت‌ضلعی و گاه به شکل دایره یا اشکالی‌ غیر هندسی در کنار کاشی‌های کتیبه‌ای به کار می‌رفته است.از آثار به دست آمده چنین برمی‌آید که کاشی‌هایی با چنین کیفیت‌ قبل از قرن ۱۲ م.ساخته نشده و نمونه‌های قبلی به صورت‌ فاحشی که با کاشی‌های کارگاه کاشان-که شاخص عالی‌ترین و فراوان‌ترین نمونه‌هاست-چه در کیفیت ساخت و چه در مهارت‌ نقاشی روی کاشی متفاوتند.کاشی‌های ستاره‌ای و صلیبی‌شکل‌ متناوبا همراه یکدیگر به صورت جلادار یا لعاب تک‌رنگ‌(لاجوردین)،در تزیین صفحات ازاره یا باری پوشاندن سطح‌ مقابر و یا سطح دیواره‌های داخلی به کار گرفته می‌شده است.شکل غالب آنها به صورت«ستاره هشت پر»است.اما نمونه‌هایی نادر نیز به صورت ستاره‌های شش‌پر،شش‌ضلعی و هشت‌ضلعی،یافت شده‌اند. علی‌رغم حملات سیل‌آسای مغول و ویرانگری و دگرگونی‌های عظیم ناشی از آن،ارتقاء کاشی‌های موزاییکی با نقش‌های محدود و لعاب فیروزه‌ای،به طرح‌هایی با رنگ‌های‌ متفاوت برای پوشش کامل یک سطح،از مهم‌ترین ابدعات و اختراعات ایرانیان در فاصله‌ی قرون ۱۳-۱۲ م.بوده است؛گرچه‌ اولین موج حملات مغول در دهه‌ی ۱۲۲۰ م./۶۲۰ هـ.به‌ استان‌های غربی ایران با رکود ناگهانی و نزولی کمیت و کیفیت‌ تولیدات سفالی را موجب شد. در ایران، بنا بر شواهد موجود، ساخت این لعاب از قرن سوم هجری رایج شد و بهترین طبقه‌بندی آن به سه دسته «زرین‌فام قرون اولیه اسلامی در قرن‌های ۳ و ۴ هجری قمری»، «زرین‌فام قرون میانه اسلامی در قرن‌های ۵ تا ۹ هجری قمری» و «زرین‌فام قرون متاخر اسلامی در قرن‌های ۱۰ تا ۱۲ هجری قمری» تقسیم می‌شود. مراکز ساخت این ظروف را با استناد به کشف کوره‌های سفالگری و انواع سفالینه‌های زرین‌فام در شهرهای ری و جرجان را می توان از آثار به دست آمده از از ری گرگان ،نیشابور،شوش و ساوه و کاشان شناخت. همزمان با سلسله‌های سلجوقیان و خوارزمشاهیان، شهرهای ری و کاشان در این زمینه سرآمد بودند و احتمالا کارگاه‌های ری فعال‌ترین کارگاه‌های تولید لعاب زرین‌فام به حساب می‌آمدند. ساخت سفال زرین‌فام را از نظر نوع رنگ این لعاب و همچنین نقش‌های تزیینی و نحوه ترکیب نقوش ظروف به پنج دسته زرین‌فام ری و سفالینه زرین‌فام جرجان، زرین‌فام کاشان، سفالینه زرین‌فام ساوه و سفالینه زرین‌فام تخت سلیمان تقسیم کرده‌اند.لعاب زرین فام که ابوالقاسم فردوسی آن را دو آتشه می خواند، رایج ترین و معروف ترین تکنیک در تزئینات کاشی بود. این تکنیک ابتدا در قرن دوم هجری در مصر( نه به میزان پختگی این هنر در ایران) برای تزیین شیشه مورد استفاده قرار می گرفت. مراحل کار به این شرح بوده که پس از به کار گیری لعاب سفید بر روی بدنه کاشی و پخت آن، کاشی با رنگدانه های حاوی مس و نقره رنگ آمیزی شده و مجددا در کوره حرارت می دیده و در نهایت به صورت شیء لعابی درخشان و فلزگونه ای در می آمده است. با توجه به مطالعات پیکره شناسی که بر روی نخستین کاشی های معروف به زرین فام انجام گرفته و نیز از آنجایی که در این نوع ازکاشی ها بیشتر طرح های پیکره ای استفاده می شده تا الگوهای گیاهی، می توان گفت این نوع از کاشیها به ساختمان های غیرمذهبی تعلق داشته اند.ایرانیان از دوران هخامنشی تا قاجار هیچگاه هنرزرین فام را فراموش نکرده بلکه گام به گام راه ترقی را پیمودند. احیای کاشی در دوره ایلخانی ویرانی حاصل از تهاجم اقوام مغول در اواسط قرن هفتم هجری، تنها مدت کوتاهی بر روند تولید کاشی تأثیر گذاشت و در واقع هیچ نوع کاشی از حدود سال های ۶۴۲-۶۵۴ ه.ق بر جای نمانده است. پس از این سال ها، حکام ایلخانی اقدام به ایجاد بناهای یادبود کرده و به مرمت نمونه های پیشین پرداختند.نتیجه چنین اقداماتی، احیای صنعت کاشی سازی بود. در این دوران، تکنیک مینایی از بین رفت و گونه دیگری از تزئین سفال که بعدها عنوان لاجوردینه را به خود گرفت، جانشین آن شد. در این تکنیک، قطعات قالب ریزی شده با رنگهای سفید، لاجوردی و در موارد نادری فیروزه ای، لعاب داده می شدند و پس از اضافه شدن رنگهای قرمز، سیاه یا قهوه ای بر روی لعاب، برای بار دوم در کوره قرار داده می شدند. در اوایل دوره ایلخانی، تکنیک زرین فام بر روی لعاب بدون هیچ رنگ افزوده ای به کار برده می شد، اما در ربع پایانی قرن هفتم، رنگهای لاجوردی و فیروزه ای به میزان اندکی مورد استفاده قرار گرفتند.گفته شد با نزدیک شدن به قرن هشتم هجری، آبی لاجوردی از رواج و محبوبیت بیشتری برخوردار شد و سرانجام تکنیک نقاشی زیر لعاب با استفاده از رنگهای آبی لاجوردی و اندک مایه ای از رنگهای قرمز و سیاه، جایگزین نقاشی زرین فام شد که کاشیهای تولید شده با چنین تکنیکی معمولا با نام کاشیهای سلطان آباد شناخته می شوند. این تکنیک تا اواسط قرن هشتم مورد استفاده قرار می گرفت و پس از آن منسوخ شد. از سوی دیگر، لعاب زرین فام در ایران، به دلیل انعکاس نور و درخشندگی منحصر به فرد خود، بیش از کشورهای دیگر در تزیین مساجد و اماکن متبرکه به کار رفته است. به نشاندن لایه های نازک از فلز بر روی لعاب از پیش پخته شده، به این شهرت یافت یعنی سفالین های با جلای فلزی و طیف رنگی مایل به طلایی درخشندگی زیبایی که در این لعاب وجود دارد به دلیل و جود نانو ذرات نقره و مسی است که در طی عملیات ساخت بر روی سطح سفال بر جای می ماند.سفال زرین فام از جمله فنونی است که همواره در طول دوران اسلامی در کشورهای مختلف از جمله ایران مورد توجه بوده است. بهاعتقاد صاحب نظران سفال زرین فام اوج شکوفایی خود را در ایران و سده های 6 و 7 هجری گذرانیده است. این هنر ارزشمند، معمولاً درانحصار معدود هنرمندانی بوده که تکنیک آن در همان خاندان از نسلی به نسل دیگر انتقال می یافته است. در دوران پس از صفویه تاسالهای اخیر این هنر فاخر فراموش شده و هنرمندان و محققین عاجز از ساخت لعاب زرین فام بوده اند؛ و لیکن در سالهای اخیرهنرمندان معدودی در خارج و داخل ایران با تلاش های فراوان موفق به ساخت و احیای لعاب زرین فام شده اند.در آثاری که از دوران پیش از اسلام به خصوص در دوره ساسانی به دست آمده، استفاده از طلا و نقره در ساخت ظروف مشاهده شده و این مواد یکی از مهمترین موادی است که هنرمندان از آن بهره می بردند. در اوایل دوره اسلامی تحولات عمده تری در بحث لعاب بوجود می آید و شیوه های مختلف لعاب گذاری از تنوع لعابها گرفته تا شیوه ساخت لعاب های زیر رنگی، رو رنگی و... گسترش پیدا کرد.همانگونه که از نام آن پیداست سفالی با لعابی شیشه گونه می باشد که جلایی فلزی دارد، اینگونه سفال در نتیجه ممنوعیت استفاده از فلزات گرانبهایی همچون طلا و نقره به عنوان ظروف در ایران اسلامی به کار گرفته شدند. با نگاهی به لعاب سفال و کاشی زرین فام، مشخص می گردد که این تکنیک ساخت سفال زرین فام تکنیکی نبود که تنها با دیدن آن بتوان به آن دست یافت. این تکنیک تنها از طریق آموزش در نزد استادکاران حرفه ای قابل یادگیری بوده است.برای تولید لعاب زرین فام، ابتدا ظرف به وسیله یک روش معمولی حرارت و لعاب داده می شد پس از آن، طرح بر روی لعاب سرد شده، توسط ترکیبی از سولفور، اکسید نقره و اکسید مس به اضافه ی گل اخرای زرد یا قرمز، نقاشی می گردید و سپس ظرف درون سرکه قرار می گرفت. سفال برای بار دوم در کوره ای با دمایی کمتر و کاهش یافته، کوره ای با اتمسفر مونواکسید کربن و سوختی مرطوب و مخزن هوای محدود حرارت می دید. پس از آن رنگ اخرا آرام آرام از سطح ظرف سرد شده کنار رفته و طرح روی لعاب با درخششی فلز گونه ثابت می ماند.برای تولید لعاب زرین فام، ابتدا ظرف به وسیله یک روش معمولی حرارت و لعاب داده می شد پس از آن، طرح بر روی لعاب سرد شده، توسط ترکیبی از سولفور، اکسید نقره و اکسید مس به اضافه ی گل اخرای زرد یا قرمز، نقاشی می گردید و سپس ظرف درون سرکه قرار می گرفت. سفال برای بار دوم در کوره ای با دمایی کمتر و کاهش یافته، کوره ای با اتمسفر مونواکسید کربن و سوختی مرطوب و مخزن هوای محدود حرارت می دید. پس از آن رنگ اخرا آرام آرام از سطح ظرف سرد شده کنار رفته و طرح روی لعاب با درخششی فلز گونه ثابت می ماند.یکی از مهمترین موارد در ساخت سفال زرین فام کوره های ساخت این نوع سفال می باشد. نحوه استقرار و ساخت کوره کار بسیار فنی و تکنیکی بوده و اگر قطعات آجرها به صورت تراز قرار نمی گرفتند، قطعا موقع حرارت، باعث می گردید که هواکش کوره مسدود شود. کوره های پخت سفال، با ساختاری گرد یا بیضوی، متشکل از دو اتاق، شبیه یک برج بلند ساخته می شدند.آتشدان در اتاق پایین بود که حرارت آن از طریق سوراخ های سقف مشبک به اتاق بالایی راه می یافت که در آن سفال های خام قرار داشتند و ضمن پختن تدریجی سفال ها، از سوراخ های سقف گنبدی آن اتاق به بیرون متصاعد می شد.در درون کوره، ردیف به ردیف میخ های سفالی وجود داشت که در حفره های درونی تعبیه شده بودند.کوره هایی با ردیف هایی از میخ های سفالی با طول بین 60 تا 70 سانتیمتر در بعضی مکان ها از جمله سیراف در خلیج فارس و کاخ ایلخانی در تخت سلیمان به دست آمده است. ظرف ها و کاشی ها بر روی این میخ ها گذاشته می شده و گاهی برای حفاظت ظرف ها از حرارت مستقیم آتش، آنها را در محفظه های سفالی قرار می دادند. بهترین سوخت حرارتی برای کوره چوب، کاه، خار مغیلان و در بعضی مواقع پهن خشک شده بوده است. از این رو ساخت و طراحی کوره عاملی حساس و محل اشیاء در داخل کوره، نوع و مقدار سوخت مورد استفاده نیز از اهمیت خاصی برخوردار بود. بوالقاسم عبدالله كاشانی» منشی دربار سلطان محمد خدابنده خود، از جمله آخرین بازماندگان و نوادگان،‌ خاندان مشهور ابوطاهر كاشانی بود كه در ساخت كاشی زرین فام و رشد و تكامل آن مهارت و شهرتی منحصر به فرد داشته اند.نمونه های دیگری از قدیمی ترین كاشی های زرین فام در محراب مسجد میدان در كاشان موجود بوده كه هم اكنون در موزه برلین آلمان نگاهداری می شود. این نوع كاشی، به كاشی قاقاز مغازه ای یا رنگین كمانی نیز معروف است و وجه تسمیه آن شباهت رنگ این نوع كاشی به طیف رنگی موجود در رنگین كمان است.

گنجه و گنجینه...
ما را در سایت گنجه و گنجینه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : wishnaa بازدید : 363 تاريخ : دوشنبه 18 آذر 1398 ساعت: 21:52