نان لواش را هم از ما دزدیدند

ساخت وبلاگ

غذاهای ایرانی لقمه پرچربی برای همسایگان در فهرست جهانی

همانطورکه میراث فرهنگی هویت،شناسنامه،سند و تاریخ ملتهاست غذا و فرهنگ غذايي هر ملت نیزيکي از نشانه هاي تمدن و قدمت آن در بين جوامع مختلف می باشد توقع تنوع غذاي ايراني با اين قدمت طولاني انتظار منطقی است  اما شوربختانه با این تنوع و قدمت ، تعداد اين غذاهاي اصيل ايراني امرورز روي گاز خانه ها پخته مي شود به تعداد انگشتان دودست هم نمی رسد. ایرانی ها از گذشته های دور گوشت و برنج را اندک مصرف می کردند بیشترین غذایشان گیاهی و دریایی بود. نام دو روستای اسفناج از توابع زنجان با قدمت هفتصد ساله و یا نام روستای کرفس  در رزن همدان با ششصد سال عمر تاریخی گواه مطلب است. ایرانیان باستان از عهد هخامنشی به خواص عملی هنرخوان آرایی از دربارهخامنشی به طبقه مرفه راه یافت .بنا بر قول استرابون، غذای روزانه جوانان پارسی پس از ورزش، نان و نان شیرینی و بولاغ اوتی و نمک و عسل بود. همچنین رسوم و آداب  تغذیه پارسی‌ها در دوران هخامنشی،  کم و بیش در بین سایر اتباع امپراطوری ایران و از جمله مردم  بابل نیز متداول گردید.صید ماهی و مصرف گوشت بین‏ ایرانیان قدیم که بطور وسیع به آب رودخانه‏ها و دریاها دسترسی داشته‏اند رایج و متداول بوده و هرودرت نیز در تاریخ خود بآن اشاره اجمالی کرده‏ است‏.وضعیت مناسب آب و هوایی کشت انواع حبوبات و صیفیجات را فراهم کرده بود. در زمانی‏ که تازیان در پرتو گسترش اسلام بکشور عراق که کانون‏ تمدن ایران و دل ایرانشهر بود، راه یافتند، از جمله هنرهای زیبا که با آنها آشنا شدند، یکی هم هنر خوراک‏ پزی و خوان‏آرایی بود.گزنفون، فیلسوف و مورخ یونانی در کتاب خود "کوروش نامه" می‌‌نویسد: "همچون دیگر هنر‌ها که در شهر‌های بزرگ ایران به اوج کمال و دلفریبی رسیده اند، آشپزی و غذایی‌ که در دربار پادشاه ایران تهیه و توزیع می‌‌شود نیز از کیفیت و طعمی‌ استثنایی‌ برخوردار است." جالب اینجاست که با وجود پخت غذا در مقیاسی عظیم، علاوه بر حفظ طعم و مزه ی استثنایی غذا، این نکته نیز مورد توجه قرار می‌‌گرفت که غذا به اصطلاح "حیف و میل" نشود و کمترین میزان غذا هدر نرود. موزه بریتانیا نیز اظهار می‌‌دارد که: "غذا خوردن در زمان هخامنشیان باید تجربه ی مثال زدنی‌‌ای بوده باشد. ظروف طلا و نقره به وفور بر سر میز‌های غذا وجود داشته که البته امروز تعداد بسیار کمی‌ از آنها به یادگار مانده است. این ظروف همه دست ساز بوده و توسط استاد کارانی که از سراسر دنیا به ایران دعوت شده بودند، با مهارت و ظرافت خاصی‌ ساخته شده بودند."آشپزی در دربار پادشاهان توسط خبر‌ه ترین آشپزان و سرو غذا توسط انبوهی از خدمتکاران ماهر انجام می‌‌پذیرفت. آداب غذا خوردن بر سر میز غذا دارای جزئیات فراوان، و ساختار چید‌مان میز و سرو غذا پیچیده بود و معمولا در چند وعده صورت می‌‌گرفت. آتنیوس در کتاب خود "بزم فرزانگان"به اهمیت نظافت و پاکیزگی بر سر میز غذای‌ دربار اشاره می‌‌کند. طبق گفته ی او پادشاه ایران از تمامی‌ کسانی‌ که بر سر میز غذا حاضر می‌‌شوند خواسته بود که پیش از حضور بر سر میز خود را پاکیزه کنند و از پیشخدمتان نیز خواسته بود تا قبل از سرو غذا استحمام کرده، لباس سفید به تن کرده، و برای آماده سازی غذا حداقل نیمی از روز را صرف کنند. آلیان در "تاریخ گوناگوندرباره‌ آداب غذا خوردن ایرانی‌‌ها می‌‌گوید که اصلی‌‌ترین ابزار غذاخوری "کارد" بوده که در دست راست نگاه داشته می‌‌شده و در دست چپ نیز تکه‌ای نا‌ن قرار می‌‌گرفته است. غذا با کارد بریده و جدا شده و سپس توسط آن بر روی نا‌ن قرار می‌‌گرفته و در دهان گذاشته می‌‌شده است. قاشق نیز از دیگر ابزار غذا خوری بوده که در پاسارگاد و ایکیزتپه یافت شده است.پولیانوس،نویسنده ی مقدونیه ای قرن دوم و برخی‌ مورخان دیگر عصر هخامنشی، استفاده از خرما، انار، انجیر، سیب، کشمش، بادام، به و گلابی را در دستور‌های غذایی‌ مورد استفاده در دربار پادشاه معمول و رایج دانسته اند. با توجه به این فهرست می‌‌توان اهمیت استفاده از میوه و آجیل را در رژیم غذایی‌ ایرانیان این عصر به وضوح دریافت. پولیانوس همچنین عنوان می‌‌دارد که لیست مواد غذایی‌ پرمصرف برای ناهار و شام دربار هخامنشیان بر لوحی برنزی حکاکی شده بود. آتنیوس نیز وجود چنین فهرستی را تایید کرده و آن را متشکل از: مقادیر زیادی آرد گندم و آرد جو، ذرت، چاودار، شاهی خرد شده، جعفری، گوشت چهارپایان اهلی (گوسفند، بز، بره، گاو، اسب، غزال)، گوشت طیور (مرغ، غاز، جوجه، کبوتر، پرنده‌های وحشی کوچک)، شیر، کشک، پیاز، سیر، تربچه، چغندر، کیپر، رب انار، عسل،انواع روغن (بادام، پسته کوهی،کنجد، کنگر)، کشمش (سیاه و قرمز)، سرکه، انواع تخم‌ها و بذر‌ها (کارده، ذرت، جعفری، کنجد، خردل، بادیه، کرفس، آفتابگردان)، زعفران، زیره، هل، شوید، و شراب می داند. استرابون بلوط و گلابی را هم به این فهرست اضافه می‌‌کند. برخی‌ ایران شناسان و هخامنشی شناسان مانند پی‌یر برایان، منبع وجود چنین فهرستی را به کتزیاس نسبت می‌‌دهند که مدت زیادی از عمر خود را در دربار هخامنشی سپری کرده و به نگاشتن تاریخ این دوره پرداخته است.گزنفون در کوروش نامه می‌‌نویسد: "با اینکه در دربار هخامنشی نا‌ن‌ها و شیرینی‌های متنوع بسیاری وجود داشتند، اما این تنوع هیچ گاه باعث نشد که نانوایان و شیرینی‌ پزان به ابداع و تهیه ی نا‌ن و شیرینی‌‌های جدید دست نزنند؛ همین موضوع در باره‌ غذا‌ها نیز صادق بود. در این دربار، آشپزانی وجود داشتند که به مثابه هنرمندانی بودند که هر روز دست به خلق هنری بدیع و بکر می‌‌زدند." همانطور که پیداست، تلاش برای خلق دستورهای غذایی‌ جدید و در عین حال حفظ سنت‌های غذایی‌ موجود‌، از ویژگی‌‌های آشپزی ایرانی‌ بوده است. این ویژگی‌، آشپزی ایران آن زمان را به کمال رسانید و شهرتی جهانی‌ را در این عصر برای آن به ارمغان آورد. ایرانیان گرچه در پخت غذا‌هایشان از آشپزی دیگر ملل آن عصر نیز تاثیر پذیرفتند، اما تاثیری که بر غذای‌ سرزمین‌های دیگر گذاشتند بسیار بیشتر بود. دیودور سیسیلی، تاریخ نگار یونانی، به تاثیر آشپزی ایران بر آشپزی بابل و همچنین صادرات ماهی‌ خلیج فارس به این سرزمین اشاره می‌‌کند. برخی‌ دیگر از نویسندگان هِلِنی تبار نیز از شگفتی یونانیان از غذایی‌ که در دربار هخامنشی سرو می‌‌شد سخن به میان آورده اند.تاریخ هرودوت درباره‌ی پخت گوشت انواع حیوانات در مناسبت‌های گوناگون سخن می‌‌گوید. جشن تولد افراد" را مهمترین مناسبت سال بود و از نحوه ی خاص طبخ غذاها در چنین روزهایی می‌‌نویسد (مثلا خواباندن گوشت آب پز در گیاهان خوش عطر و معطر کردن آن). او همچنین می‌‌نویسد: "ایرانیان مقدار بسیار کمی‌ غذا می‌‌خورند. اما در عوض با میزان قابل توجهی‌ دسر، کم غذا خوردن خود را جبران می‌‌کنند. این دسر‌ها در انواع مختلف و همزمان با هم روی میز قرار می‌‌گیرند." البته به صحت اظهارات هرودوت در این زمینه می توان شک کرد. زیرا به نظر نمی‌رسد که با وجود آیین‌ها و رسوم زرتشتی در آن زمان مانند جشن‌های فصلی یا عید نوروز، بتوان از "جشن تولد" به عنوان مهمترین رویداد سال در ایران آن زمان نام برد. احتمالا منظور هرودوت، جشن تولد افرادی خاص مانند شخص پادشاه و خانواده ی او بوده است که به صورت سراسری جشن گرفته می شده است. همچنین به "مصرف فراوان دسر" در هیچ منبع دیگری اشاره نشده است. از این رو می‌‌توان استنباط کرد که هرودوت هر ماده ی غذایی‌ بدون گوشت را "دسر" تلقی‌ کرده است.بسیاری از مورخان نیز خاستگاه برخی‌ مواد غذایی‌ را با توجه به شواهد موجود در این دوره، به ایرانیان نسبت می‌‌دهند. آن ویلسون در کتاب خود، مارمالاد، تئوری ای را ارائه می‌‌دهد که طبق آن ایرانیان اولین کسانی‌ بوده اند که شکر را در غذا‌های خود به کار گرفته‌اند. یا هرودوت تصفیه ی آب (جوشاندن و سپس سرد کردن) را به ایرانیان نسبت می‌‌دهد. گزنفون نیز در کوروش نامه عنوان می‌‌کند که ایرانیان عصر هخامنشی همواره به تناسب میان "غذای‌ مورد مصرف" و "مقدار انرژی مورد نیاز در روز" توجه داشته اند و تلاش می‌‌کردند که نسبت برابری بین این دو وجود داشته باشد (اولین رژیم غذایی‌؟). لیسندر، ژنرال اسپارتی نیز به باغچه‌های کوچک ایرانیان اشاره می‌‌کند که در آن میوه‌ها و سبزی‌های تازه می‌‌کاشتند تا از تازه‌ترین و با کیفیت‌ترین مواد برای غذایشان بهره ببرند. یک آشپزامریکایی یکصد سال پیش با شعار، ما کار زنان(مادران)را کمتر کردیم با تهیه غذاهای آماده به جنگ و ستیز با هنر خوان آرایی وتنوع غذاها در جهان برخاست که بی شک بیشترین آسیب را کشور تاریخی ایران با این قدمت کهن و تنوع بیشمار غذاها یی دید که (غذای ایرانی مانند فرش و هنر ایرانی)به خوان سفره های سلاطین همه دربار در همه ادبار راه یافته بود.هنر غذاپزی مانند بسیاری از هنرهای ظریف و تاریخی رنگ باخته و از بین رفتند.و امروزه دراین سرزمین رستوران هاي چيني، ايتاليايي، فرانسويي، هندي، مکزيکي، عربي و... جور مادران ایرانی را می کشند.ریشه همین همين غذاهاي ايراني که باقي مانده اند از طرف يونسکو به نام کشورهاي همسايه ثبت جهانی می شوند. کاش همانگونه که  براي عوض نشدن نام خليج فارس همه دست به دست هم داديم براي جهانی شدن غذای ایرانی هم  آستين همت بالامی زدیم..افسوس و صد افسوس همسایگان پرتلاش تا دیروزدر میان کم تلاشی مان،شخصیت های تاریخی و ادبی را از ماگرفتند. بادگیرها را با نام خود زدند.و امروز در میان این همه بی تفاوتی هایمان،غذاهایمان را با همه فرهنگ و سنتش را به یغما بردند. نان لواش با قدمت چند صد ساله به نام کشور ارمنستان رقم  خورد و غذای دلمه هم در فهرست جهانی به کامشان نشست.پخت و پز سنتي ژاپني «واشوکو» را به فهرست ميراث فرهنگي جهان اضافه شد و آشپزي فرانسوي به جمع غذاهای يونسکو اضافه گردید.سهم ما از غذاها و تنوع شیرینی جات ایرانی از قورمه و قیمه،کباب ایرانی و آب گوشت و....چیزی جز آه و حسرت در فهرست میراث جهانی نیست.

گنجه و گنجینه...
ما را در سایت گنجه و گنجینه دنبال می کنید

برچسب : دزدیدند, نویسنده : wishnaa بازدید : 247 تاريخ : چهارشنبه 22 آذر 1396 ساعت: 0:16