هنر موج بافی در اوج فراموشی

ساخت وبلاگ

عناصر تمدنی و فرهنگی خود را از دست می دهیم.

اگر اندکی به عقب برگردیم هنرهای بیشماری رادر این سرزمین زنده و پویا خواهیم دید.هنرهایی چون ورشو و تنوع معرق کاری ها،خاتم و منبت کاری ،هنرقفل سازی و دیهیم ایرانی،اسطرلاب و پاپیه ماشه و کاغذ سنتی،هنرکارت بافی و فیروزه کوبی،رشتی دوزی و زره بافی،ملیله ،هنرکدبانو بودن ، آشپزی ،هنر کپ پری و...........اما امروز همه فراموش شده اند. اما داریم از ذهن تاریخ فراموش می شویم. هویتمان که  به داشته های مان بود و در پنهای تاریخ توانسته بود آنها را تبلور و تجسم عینی و بیرونی دهد. محو می شوند.کم کم عناصر تمدنی و فرهنگی خود را از دست می دهیم. بی هویت می شویم  و بعد در آینده نه چندان دور به راحتی مغلوب می شویم و نفرین خور گذشتگانمان خواهیم شد.نه مغلوب دشمن خارجی در جنگ، که مغلوب فرهنگ خارجی در مصرف، مغلوب ارزشهای خارجی در زندگی، مغلوب فناوری خارجی در تولید.چرا که بخش بزرگی از هنرها و صناعات سنتی و تاریخی ما در حال نابودی و فراموشی است. در بسیاری از هنرها و صناعات، دیگر نام و نشانی نداریم. در برخی نیز تنها یک استاد دوران بازنشستگی و کهولت خویش را در غربت و فقر و بیماری و بی توجهی ها می گذراند. پرکشیدن او هم  یعنی پایانی بر هنری و نقشی و نقاشی دیگر،همه ما چشم بر هم گذاشته ایم اما در این بین هنرها و صنایع دستی و میراثمان فراموش می شوندقاجاران، از روی عداوت و حماقت، خیلی کوشدیدند تا هنر و صنعت شکوفا شده‌ی عصر صفوی را نابود کنند اما نشد. اگر شده بود اکنون ما چه داشتیم؟  هیچ. اکنون البته کسی کمر نبسته است که صناعات و هنرهای تاریخی ما را نابود کند اما همه مان به گونه‌ای نانوشته و خاموش با شیوه‌های عمل خود داریم چنین می کنیم.وقتی با دستان خود اجناس هنری و صنایع دستی بدل چینی را جایگزین آثارهنری بی بدیل ایرانی می کنیم باید همه چیز را از یاد برد.

 از بس دست روی دست گذاشتیم داشته های هنری و صنایع ملی و کهن کشور که طی هزاران سال شکل گرفته بود از بین می روند.محققان ما و دانشچویان  ما نام های برخی از هنرهای فراموش شده را در طول عمرشان نشنیده اند. هنرهایی که در زندگی مان و هیاهوی زندگانی ما اثر مثبت داشتند وبسیاری از هنرمندان این سرزمین با اتکال به آنها ما را جاودانه کردند.یکی از این هنرها ، هنر موج  است که به عنوان قسمتی از جهیزیه دختران کرد و عشایر محسوب می شد،فرهنگ بی گانه دشمنی اش را به کو های بختیاری و به ایلات و عشایر ما رساند تا  موج، جای خود را به اجناس نامرغوب و بیگانه خارجی  بدهد. حالا دیگر در همه روستا  در لرستان تا کردستان از غرب تا جنوب  با ورود بی رویه کالاهای چینی و اجناس خارجی اغلب بیکار شده اند و این هنرموج بافی مانند صدها و هزاران هنر دیگر رو به فراموشی است.حالا دیگر کسی پارچه های موج بافی شده را نمی خرد و به خانه اش نمی برد و این هنر هم مانند اغلب هنرهای سنتی کشورمان از خانه ها به عزلت بازارهای کرمانشاه و کردستان رفته و کاربرد چندانی ندارد.حالا اگر بخواهیم صدای دلنشین دستگاه های سنتی موج بافی در کرمانشاه را بشنویم، مجبوریم به بازارهای قدیمی و منزوی این شهر سری بزنیم.موج ها پارچه هایی هستند که از پشم گوسفند بافته می شدند و از آنها به عنوان رختخواب پیچ، پتو، پشتی، رویه کرسی، سجاده و گاه برای چادرهای عشایر استفاده می کردند.روزگاری از موج در ماه های سرد به عنوان روانداز استفاده می شد و قدیم تر ها به عنوان یک پوشش تزئینی روی کرسی ها می انداختند.نقوش تزئینی موج دارای ویژگی های مشابهی است و در محدوده خاصی سیر می کند. طرح های موج که از اصالت و خصوصیات محلی برخوردار است، عبارتند از: پر طاووسی، چهارخانه، سیاه و سفید، تخت قرمز، شمشیری دولتی، حوض، دعا، محراب، چخماق، گل، کله کبکی، شانه، گنجشک، انگور (گل گله)، پروانه، بز کوهی، پرنده، قیچی، درخت و ماهی، ترنج دار گنبدی، برگ بیدی، چشم بلبلی (چشم خروسی)، بتروبند، دو کلکانه و خربزه ای (سیخی بافت).کشوری که تنوع زیستی، بومی و فرهنگی فراوانی دارد و در هر قسمت آن طرح و رنگ و نقشی که بافته مردمان خوب این سرزمین است به آن هویتی زیبا بخشیده است. موج بافی، یکی از صنایع دستی مناطق کردنشین بود که بیشتر میان عشایر و کوچ نشینان این مناطق دیده می شد. موج ها که  پارچه هایی از پشم گوسفند بافته شده و از آنها به عنوان رختخواب پیچ، پتو، پشتی، رویه کرسی، سجاده و گاه برای چادرهای عشایر استفاده می کردنددیگر نه خبری است و نه نشانه و نشانی.

حالا اگر سرما هزاربرابر قدیم هم باشد دیگر موج در ماه های سرد  و گرم خریدار ندارد .از این هنر دیگربه عنوان روانداز استفاده نمی شود از کهنترها کسی نمانده که بر ما خرده بگیرد.موج بافی هایی که طرح هایشان  از اصالت و خصوصیات محلی برخوردار بودند و شامل  پر طاووسی، چهارخانه، سیاه و سفید، تخت قرمز، شمشیری دولتی، حوض، دعا، محراب، چخماق، گل، کله کبکی، شانه، گنجشک، انگور (گل گله)، پروانه، بز کوهی، پرنده، قیچی، درخت و ماهی، ترنج دار گنبدی، برگ بیدی، چشم بلبلی (چشم خروسی)، بتروبند، دو کلکانه و خربزه ای (سیخی بافت. در منطقه کردستان سابقه قابل توجهی زن های ایرانی با موج پوشی و موج سازی در منازل خود  کدبانو یی می کردند..در آن سال ها، موج به عنوان قسمتی از جهیزیه دختران کرد و عشایر محسوب می شد، متاسفانه دیگر موج، جای خود را به اجناس نامرغوب و بیگانه خارجی داده است.موج باف ها حالا با ورود بی رویه کالاهای چینی و اجناس خارجی اغلب بیکار شده اند و این هنر کهن رو به فراموشی است.با رفتن این هنر، خیلی ها بی کار شدند. سفره های بسیاری خالی ماند.برای اینکه دیگر کسی پارچه های موج بافی شده را نمی خرد و به خانه اش نمی برد و این هنر هم مانند اغلب هنرهای سنتی کشورمان از خانه ها به عزلت رفته و کاربرد ندارند.هنر.موج بافی می توانست گرمی صدها بازار و برکت هزاران سفره و اشتغال هزاران نفر شود. اگر هنر موج بافی بود همه ما از رختخواب پیچ، پتو، پشتی، رویه کرسی، سجاده و گاه برای چادرهای عشایراز آن پارچه ها استفاده می کردیم  از نقوش پر طاووسی، چهارخانه، سیاه و سفید، تخت قرمز، شمشیری دولتی، حوض، دعا، محراب، چخماق، گل، کله کبکی، شانه، گنجشک، انگور (گل گله)، پروانه، بز کوهی، پرنده، قیچی، درخت و ماهی، ترنج دار گنبدی، برگ بیدی، چشم بلبلی (چشم خروسی)، بتروبند، دو کلکانه و خربزه ای سیخی بافت.این نوع پارچه بر روی دستگاه‌های بافندگی سنتی،  وردی و وردی بافته می‌شد .از طرح های زیبای  دارای عرض متغیر معمولاً 60 تا 80 سانتیمتر که به وسیله طناب و ابزارهایی به نام قرقره و سازهای کوچک و بزرگ به بالای دستگاه و از پایین به پدالهایی متصل می‌شدند استفاده می کردیم. این هنر در اوج شکوفایی به اوج فراموشی فرو رفته و یکی از عناصر مهم فرهنگ و میراثمان  از بین رفت.

گنجه و گنجینه...
ما را در سایت گنجه و گنجینه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : wishnaa بازدید : 233 تاريخ : چهارشنبه 6 دی 1396 ساعت: 19:50